معرفی رشته طراحی صنعتی

چرا طراحی صنعتی ؟در دنیای امروز و به ویژه در کشورهای صنعتی، روند طراحی صنعتی و تمامی گرایش های وابسته به آن چه از نظر شیوه و چه از نظر ابزار دچار تحولاتی بس شگرف شده است. از جمله این تغییرات می توان به کارگیری گسترده کامپیوتر و ابزار جانبی آن در روند طراحی صنعتی را برشمرد.

نسبت تغییراتی که کامپیوتر در طراحی ایجاد کرده در مقایسه با روند دستی طراحی صنعتی همانند نسبت پزشکی عهد حکیم ابوعلی سینا به پزشکی مجهز به روبات عهد فعلی است.

طراحی صنعتی چیست ؟طراحی صنعتی به عنوان یک رشته و شغل، آمیخته ای است از علم و هنر. هر یک از دو رکن علم و هنر آنچنان جایگاه محکم و استواری در پیکره طراحی صنعتی دارند که با حذف هر کدام، روند طراحی صنعتی به سرانجام نرسیده و نهایتاً نتیجه کار یا به سمت صنعت صرف منحرف شده و یا به سوی هنر صرف.

با این توصیف می توان اولاً به این نتیجه رسید که طراحی صنعتی به حق نام مناسبی برای این رشته است، و دوم اینکه رشته های بالا کاربرد مشخصی در طراحی صنعتی دارند. به این معنا که طراح صنعتی الزاماً باید تسلط و اشراف کافی به موضوعات صنعت و هنر را تا حدی که هدفش تامین گردد داشته باشد. در طراحی صنعتی هرگز یادگیری مستقل و صرف مکانیک، نقاشی، گرافیک یا غیره کمکی نمی کند، بلکه لازم است تا بسته به نیاز و هدف مشخص، اقدام به تحقیق و گردآوری اطلاعات در زمینه مورد نیاز نمود.

بنابراین می توان گفت که طراحی صنعتی یک رشته جامع و ترکیبی است. تخصصی که برای کسب آن باید از هر زمینه تخصصی، اطلاعاتی مشخص داشت.

تعریف طراحی صنعتیتا به اینجا به توصیف طراحی صنعتی پرداختیم. اما تعریف طراحی صنعتی در یک کلام عبارت است از:

تعیین ویژگی های کمی و کیفی کالا به منظور تولید به روش های صنعتی

همان گونه که طراحی اولین حلقه از زنجیر تولید یک کالا می باشد، فرآیند طراحی صنعتی اولین حلقه از زنجیر تولید صنعتی یک کالا بوده و معادله ای است جامع برای رسیدن به وضعیت مطلوب کالا از نظر عملکرد، فرم، سلیقه و تنوع طلبی و مد و هزینه. 

گرایش ها و زیر گروه های طراحی صنعتیرشته طراحی صنعتی گرایش ها و زیرگروه های متعددی دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:

طراحی محصول: لوازم خانگی/ مبلمان اداری و خانگی / وسایل صوتی و تصویری/ ماشین های اداری/ نوشت افزار / اسباب بازی و غیره.

طراحی دکوراسیون: شامل دکوراسیون خانگی، اداری، تجاری و غیره.

طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارک ها، نمایشگاه ها، مراکز خرید، ایستگاه های اتوبوس و تاکسی و کلیه محیط های عمومی، تأسیسات ترافیکی و نظایر آن.

طراحی خودرو: طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو.

طراحی بسته بندی: بسته بندی کالا و محصولات مختلف.

طراحی اصلاحی: اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.

سبک ها، الگوها و متدهای طراحی صنعتیدر روند طراحی صنعتی نیز مانند خیلی از زمینه های دیگر الگوها و سبک های مختلفی وجود دارد که مجموعه ای از ویژگی ها و خصوصیات از پیش تعیین شده را برای سهولت کار در اختیار طراح قرار می دهد. بنابراین هر طراح صنعتی برای طراحی هر یک از موارد بالا می تواند بر اساس شرایط کاری خود، از یک یا چند الگوی طراحی زیر برای خلق ایده و طرح خود بهره ببرد. در اینجا به دو عنوان از این الگوها و سبک ها اشاره می گردد:

الگوی طراحی برای آینده: طراحی کالا و محصول با استفاده از المان ها و نمادهای فوق پیشرفته و بسیار مدرن و حتی تخیلی.

الگوهای طبیعی: طراحی کالا و محصول بر اساس عملکرد و یا فرم زندگی و ویژگی های ظاهری جانوران، گیاهان و طبیعت بی جان.

خصوصیات یک طراح صنعتیبا توجه به گرایش های طراحی صنعتی، ابداع، ابتکار، خلاقیت و ایده پردازی از پایه های اساسی کار هر طراح صنعتی می باشد. پس نمی توان به صرف وجود محصولات و روش های فعلی از نوآوری و ابتکار دوری جست. مسلما انسان تنوع طلب است و با توجه به همین اصل است که نوآوری در فرم ظاهری کالا و تولیدات ضروری می نماید و از آن مهم تر نیازهای عمکردی آنان چنان وسیع و روزافزون است که خلاقیت و اختراع و ابتکار در کارکرد تولیدات و محصولات جایگاهی بس مهم تر می یابد. به عنوان مثال شما هیچ گاه از بهترین غذا و یا لباس مورد علاقه خود به شکل پیوسته و پشت سر هم استفاده نمی کنید و این به دلیل دوری از تکرار و روزمره شدن آنها می باشد. به همین ترتیب پاسخ به تنوع طلبی استفاده کننده یکی از عوامل مهم کار طراح در جهت رسیدن به طرح مطلوب است. همچنین با ارائه و تعریف روش ها و سبک های جدیدی از زندگی انسان (مثل آپارتمان نشینی، مسافرتهای هوایی طولانی مدت، عملیات نظامی، مسابقات اسکی سرعت که همگی الگوهایی جدید از زندگی انسان و زمینه بروز نیازهای جدید می باشند) ضرورت ها و نیازمندی های جدیدی در خصوص ابزار و روش ها بروز می کند که نیازمند نگرش و دید عمیق طراح برای ارائه روش ها و راه حل هایی راهگشا در قالب ابزار و کالا و تولیدات نوین می باشد.

همواره در پروسه طراحی یک علت خارجی یا یک مخاطب غیر از خود طراح وجود دارد که نیاز طراحی را مطرح می کند. و اینکه طراح صرفاً به رفع نیاز مخاطب توجه و تامل داشته باشد اصلی از اصول اولیه طراحی صنعتی می باشد که مخاطب مداری نامیده می شود.

طراح با توجه به علم و هنر طراحی، محصول، محیط و یا روشی را برای مخاطب خلق می کند که خواسته های تعریف شده او را در جهت حصول به هدف معینی (مثلاً کسب امنیت، آرامش، سهولت استفاده، قیمت ارزان، آرامش و یا حتی لذت) مهیا سازد. طراحان صنعتی آشتی دهندگان صنعت، هنر و اقتصاد هستند و در تمام کارخانجات و خطوط تولید دنیا در راس هرم مدیریت تولید کالا و محصولات قرار دارند.

ایجاد هویت واحد برای یک کالا یا یک گروه کالایی و یا حتی تمامی کالاهای تولیدی یک شرکت از دیگر وظایف طراح صنعتی است. بنابراین آنچه که شما به عنوان هویت کالاهای شرکت هایی همچون SONY، BMW، adidas، arcopal و یا نظایر آن می شناسید، نتیجه مستقیم خلاقیت، فعالیت، طراحی و تجزیه و تحلیل طراحان صنعتی این شرکت ها می باشد.

طراحی محصولطراحی محصول (PRODUCT DESIGN) یکی از گرایش های مهندسی طراحی صنعتی بوده و عبارت است از روند طراحی یک محصول و کالا به قصد تولید صنعتی.

روند طراحی محصول را می توان (و بلکه لازم است تا) با به کارگیری کامپیوتر به عنوان ابزار طراحی، آنالیز، نقشه کشی، حجم سازی و مدل سازی و ارائه (PRESENTATION) روند آن را تسریع و تصحیح و بهینه سازی نمود.

برخی مراحل طراحی محصول عبارتند از:

  • تحقیقات و پژوهش های بازار
  • آنالیز نمونه های احتمالی موجود
  • مرحله تعیین هدف
  • مرحله ایده پردازی و خلاقیت
  • مرحله طراحی اولیه
  • مرحله تعدیل طراحی
  • مرحله طراحی نهایی
  • مرحله نمونه سازی کامپیوتری
  • مرحله تعدیل عملکردی

در روند کامپیوتری طراحی محصول می توان هر کالایی را پیش از تولید درون کامپیوتر مشاهده و آنالیز نموده و از زوایای مختلف بررسی کرد. همچنین با استفاده از توان محاسباتی کامپیوتر می توان محاسبات مختلف مراحل طراحی و تولید را با سرعت و سهولت و دقت راهبری نمود. تکنولوژی های موسوم به سی.ان.سی (CNC: COMPUTER NUMERIC CONTROL) امروزه این امکان را فراهم آورده تا فایل خروجی حاصل از طراحی قطعات صنعتی توسط نرم افزارهای نقشه کشی و طراحی فنی و مهندسی را مستقیما به ماشین ابزار سپرد و قطعه مورد نظر با دقت غیر قابل رقابتی از دستگاه تحویل گرفت.

انواع زمینه های کاربرد طراحی کامپیوتری محصول عبارتند از:

  • طراحی کامپیوتری لوازم خانگی
  • طراحی کامپیوتری مبلمان خانگی؛ اداری و تجاری
  • طراحی کامپیوتری لوازم صوتی و تصویری
  • طراحی کامپیوتری کامپیوتر و ماشین های اداری
  • طراحی کامپیوتری اسباب بازی و لوازم ورزشی
  • طراحی کامپیوتری طلا؛ جواهر و ساعت

منبع : http://www.barayand.ir/id_db/id_lectures/id_lectures_05_whyindustrialdesign.htm
نویسنده: سید مهدی مرتضوی
+ ویرایش ادبی

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=28&rnd=1054

معماری برند و هنر تولید شعار

معماری برند و هنر تولید شعار


معمولاًشرکت ها و موسسات سعی می کنند تا با انجام یک فرایند کارشناسی و مشاوره ای و بهره گیری از خرد جمعی برای معرفی ساده و مختصر خویش به مخاطبان (عموم مردم، مشتریان، مصرف کنندگان و... ) شعار یا جمله ای کوتاه و بعضاً موزون را طراحی و در پیشانی سازمان یا سایت یا تبلیغات خود آن را درج و استفاده نمایند.

سال 1385 در موسم حج تمتع در کشور عربستان شعار یک شرکت لبنیاتی که خیلی در سطح شهرها خودنمایی می کرد، جالب و تأثیرگذار بود. شرکتی بود بنام « نادی» که شعار تبلیغاتی این شرکت لبنیاتی تنها دو کلمه بود. " نادی ینادیک ". کلمه اول در واقع نام شرکت و کلمه دوم (ینادیک) آنقدر حرفه ای طراحی شده بود که حساب ندارد. کلمه دوم یک فعل مضارع است به معنی « فرا می خواند تو را» یا «صدایت می کند» که در حقیقت کلمه ینادیک علاوه بر آنکه فعل مضارع می باشد، به نوعی نام اصلی شرکت را در خود نیز جای داده است. بنابراین معنی عبارت عربی " نادی ینادیک " برابر می شود با این ترجمه فارسی که: نادی صدایت می کند یا نادی تورا می خواند. ملاحظه می شود که شعار تبلیغاتی یا تیتر معرفی سازمان، چقدر می تواند حاوی پیام های مختلف اجتماعی، ارتباطی و... باشد. چه بسا همین شعارها هستند که تأثیر مستقیمی بر روی جذب مشتری، اعتماد سازی و افزایش فروش داشته و سازمان را با موفقیت های بیشتر، ماندگاری و سرآمدی روبرو می نمایند.

در کشور ایران کمترپیش آمده که یک برند، شعار یا عنوان تبلیغاتی شرکتی بتواند در عمق ذهن و افکار مردم نفوذ نموده و در دل و جان آنها جا خوش نماید. از جمله علل و چرایی آن می توان به کج سلیقگی و کارشناسی نبودن شعار، دلنشین و دلچسب نبودن شعار، نداشتن هارمونی و آهنگ در درون اجزاء شعار، طولانی بودن شعار، مصنوعی بودن شعار، سازگار نبودن شعار با ماموریت اصلی موسسه، گزافه گویی و بلند پروازانه بودن (بی جهت) شعار، فشارهای خارج ازموسسه برای انتخاب و تعیین شعار و... اشاره کرد.
 
به جهت پاره ای مشکلات اقتصادی که عمدتاً در خلال سال های 2006 و 2007 میلادی برای کشور چین به واسطه کیفیت پایین برخی کالاهای چینی و مرجوع نمودن آنها در سطح وسیع پیش آمده بود، روابط عمومی دولت چین تصمیم گرفت تا از طریق یک فراخوان بین المللی در واقع آگهی مناقصه ای بدهد که بررسی کنند چگونه می توان محبوبیت کالاهای چینی را میان کشورها بازیابی و دوباره بازارهای ازدست رفته را احیاء و در نهایت صادرات رونق بیشتری پیدا کند. در میان موسسات شرکت کننده در مناقصه یک شرکت انگلیسی که درحوزه روابط عمومی فعال بود در مناقصه پذیرفته شد و طی یکسال و نیم مطالعه و تحقیق میدانی و نظر سنجی و... موفق می شود که یک آگهی تبلیغاتی بسازد به مدت 30 ثانیه. یعنی حاصل یکسال و نیم تحقیق و پژوهش و کارشناسی و مطالعه پیرامون مشکل در نهایت تبدیل می شود به یک راه حل در قالب آگهی تبلیغاتی، آن هم به مدت 30 ثانیه که در سراسر دنیا (به جزء ایران و چند کشور دیگر) پخش شد. این آگهی 30 ثانیه ای دارای چند اپیزود کوتاه بود. مثلاً در یک صحنه آن دونده سیاهپوست آمریکایی رانشان می دهد که روی کفش کتانی او درج شده: ساخت چین (Made in china). در صحنه ای دیگر و در یک (Fashion show) (نمایش مد و مدل) خانمی اروپایی را نشان می دهد که پایین لباس مد او درج شده: ساخت چین. خلاصه آگهی از پنج قاره جهان انواع و اقسام اجناس و کالاها را نشان می دهد که گر چه مصرف کنندگان آن ساکنین از پنچ قاره جهان هستند ولی کالاها چینی می باشند. در پایان آگهی نیز یک شعار درج شده: "کالای چینی، کالای جهانی".

بعدها طی نظرسنجی هایی که صورت گرفته بود، دیده بودند که این آگهی یا شعار تبلیغاتی آنها توانسته بیش از 60 درصد نظرات مردم و مصرف کنندگان را نسبت به کالاهای چینی تغییر وضعیت داده و دوباره آنها را ترغیب کند که از کالاهای چینی خریداری و مصرف نمایند. ملاحظه می شود که شعار تبلیغاتی چقدر می تواند گستره نفوذ وسیع داشته باشد. پیداست که کارشناسان روابط عمومی در آن شرکت پیمانکار پروژه، به قدر لازم نسبت به موضوع، مطالعه، حساسیت، بررسی، مشورت، تحقیق و تفحص داشته اند که توانسته اند چنین تأثیر شگرفی را در ذهن مخاطب و تغییر نگرش و رفتار مصرف کننده را داشته باشند. آنها با این آگهی ابتدا ایجاد انگیزه کرده و سپس تغییر نگاه و رفتار را جویا شده و در نهایت تشویق و ترغیب به استفاده از کالاهای چینی از طریق روند منطقی آگهی مبنی بر اعتماد سازی و اقناع و اینکه او (مشتری، مصرف کننده) مجاب شود که با اطمینان دوباره از کالاهای چینی استفاده نماید را دنبال و القاء نموده اند.

متاسفانه روابط عمومی ها در ایران به دلیل ضعف هایی که ذیلاً اشاره می شود نتوانسته اند به عنوان یک اتاق فکر یا موتور محرکه قوی و کارآمد و هم چنین ابزار تأثیرگذار و راهگشا نسبت به برند سازی و تعیین شعار تبلیغاتی یار و همراه خوبی برای سازمان باشند.
 
تحول گرایی، جسارت، تفکر سیستمی، آموزش، اختیار، اعتماد، بودجه و... حلقه های مفقوده در کار روابط عمومی ها برای تهیه وتولید و ارائه یک شعار تبلیغاتی و برند سازی هستند. اما بی مناسبت نیست در زیر 10 مشکل عمده روابط عمومی در ایران را ذکر کرده و سپس تحلیل نماییم که چرا روابط عمومی ها نتوانسته اند در این زمینه تأثیرگذاری مطلوبی داشته باشند؟

1- فقدان یک اتحادیه صنفی و حرفه ای فراگیر و قدرتمند در سطح کشور متشکل از روابط عمومی های بخش خصوصی و دولتی. 
2- موضوع روابط عمومی در کشور، از نظر قوانین و مقررات، جایگاه روشن، باثبات و شایسته ای ندارد. همچنین، قوانین و مقررات کارآمد و شفاف در مورد ردیف های بودجه ای و مدیریت هزینه در روابط عمومی ها دیده نمی شود. 
3- انتصاب افراد غیر متخصص به عنوان مدیران روابط عمومی سازمان ها و کمبود شدید نیروی انسانی آموزش دیده، مبتکر و دلسوز. 
4- عدم وجود باور و اعتقاد لازم و کافی در بین مدیران سطوح بالای جامعه و سازمان ها در مورد جایگاه، اهمیت و خاصیت روابط عمومی. 
5- اغلب مدیران سازمان ها، روابط عمومی را وسیله ای برای ثبات جایگاه و ارتقاء و موفق جلوه دادن خود می خواهند و روابط عمومی ها اقتدار و اختیار کافی ندارند. 
6- به دلیل وارداتی بودن دانش روابط عمومی در ایران، ساختار اداری و فرهنگی جامعه ایرانی، به طور مطلوب و نهادینه با روابط عمومی انس و سازگاری پیدا نکرده و این دانش و حرفه بخوبی بومی سازی نشده است. 
7- کمبود منابع و فرصت های مطالعاتی برای کارشناسان و اساتید و عدم حمایت های لازم و کافی در حوزه چاپ و نشر در سطح سازمان های ذیربط به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 
8- ناهمگون بودن ترکیب جمعیتی، سنی و تحصیلی کارکنان روابط عمومی ها و هم چنین ضعف شدید در نوع ساختار روابط عمومی ها درمقایسه با سایر بخش های سازمانی. 
9- ضعف در برنامه ریزی و اجرای طرح ها و نداشتن استراتژی و چشم انداز مطلوب و مشخص سالیانه درون سازمانی و برون سازمانی و نادیده گرفتن روابط عمومی ها در برنامه های پنج ساله توسعه کشور. 
10- جزیره ای عمل کردن روابط عمومی ها و فقدان تعامل سازنده، مستمر و کارآمد با یکدیگر و نهادهای مرتبط داخلی و بین المللی.

ملاحظه می شود که این مشکلات توان، پویایی، شادابی و یادگیری و سرعت را از روابط عمومی های ما گرفته و آنها قادر نیستند که آن طور که شایسته و بایسته است کمک حال سازمان در برندسازی و شعارسازی باشند. روابط عمومی ایده آل و آرمانی چنانچه بخواهد تحقق یابد و از بالقوه به بالفعل درآید و به ظهور و بروز برسد بایستی دست و بال بسته نباشد. روابط عمومی که باانواع و اقسام اما و اگرها روبرو می شود سنگین می گردد و توان پرواز و حرکت سریع و همگامی باروند تحولات و پیشرفت ها را نخواهند داشت. در چنین اوضاع و شرایطی است که سازمان در روابط عمومی نمی توانند کار و اثر ماندگار ارائه دهند. بنابراین مشاهده می کنیم شرکت ها، برندها، تیترها و عناوین و شعارهایی را که چند صباحی متولد شده و جولان می دهند و به زودی از گردونه رقابت و کیفیت حذف شده و از یادها و خاطره ها فراموش می شوند.

قبل از انقلاب ما یک نوع پودر لباسشویی داشتیم به نام « تاید » هنوز هم که هنوز است مردم به انواع پودر شوینده می گویند « تاید ». اگر دو نفر درحال شستن ظرف یا لباس باشند صرف نظر از اینکه پودر مورد مصرف آنها چه نامی یا چه مارکی و برندی دارد می گویند آن تاید را بده تا قدری روی لباس ها بریزیم.

قبل از انقلاب یک نوع دستمال کاغذی داشتیم به نام کلینکس. هنوز هم که هنوز است بسیاری از مردم وقتی احتیاج به دستمال کاغذی دارند صرف نظر از نوع و مارک و نام و برند آن به همدیگر می گویند یک کلینکس بده. اینکه چه تفکر، ایده و خلاقیتی پشت برندسازی و شعارهای تبلیغاتی این قبیل شرکت ها بوده که سبب ماندگاری آنها در ذهن و جان مردم برای چند دهه شده است، موضوع مهمی است که به سادگی نباید از کنار آن گذشت.

تایددر ادامه شعارهای تبلیغاتی چند بانک خارجی که از طریق اینترنت جمع آوری شده است دقت کنید:
1- ما هوای حساب و کتاب شما را داریم. 
2- آسوده باشید، جای پول شما امن است.
3- ما یک جهان هستیم در یک بانک.
4- سرمایه جایی می رود که آرامش باشد.
5- کیف پول خود را نزد ما بگذارید.
6- از شما اعتماد از ما سودآوری. 
7- بهترین سرمایه گذاری بهترین سوددهی. 
8- سرمایه بیشتر با استانداردهای بالاتر. 
9- دوست دارید با پول خود چه کنید؟ با ما باشید. 
10- یک فرصت طلایی، یک همکاری شایسته. 
11- ما برای وقت شما ارزش قایل هستیم. 
12- بانک ما را عضوی از خانواده خود بدانید.
13- ما به انتظارات بیشتر شما پاسخ می دهیم.
14- پول از شما، کار از ما. 
15- ما مراقب اوضاع هستیم. 
16- سرمایه شما نزد ما بیشتر می شود. 
17- ما برای پول شما نقشه ها کشیده ایم.
18- بانک ماندگار با شما. 
19- ما و شما با هم و برای هم. 
20- با سرمایه گذاری امروز، فردای خود را بسازید. 
21- بهترین خدمات را از ما بخواهید. 
22- منفعت شما را بر منفعت خود ترجیح می دهیم.
23- بانک ما شایسته سرمایه شما. 
24- با ما آسایش و آرامش را تجربه کنید.
25- هدیه ما به شما سودآوری و اعتماد. 
26- همه دوست دارند پول دارتر شوند. 
27- راز موفقیت ما، حسن اعتماد شما.
28- تا در کنار هم هستیم اوضاع رو به راه است. 
29- دنیایی از خدمات را در بانک ما تجربه کنید.
30- خدمات ما شما را شادمان می کند.

نتیجه گیری: 
در این مقاله ضمن بیان مقدمه ای بر اهمیت شعار و برند سازمانی برای معرفی و شناسایی خود به دیگران، اهم مشکلات روابط عمومی ها را مرور کرده و نگاهی داشتیم به برجسته ترین شعارهای چند بانک خارجی. در ادامه شعارها و تیترهای تبلیغاتی تعداد 30 بانک دولتی و خصوصی کشور را در کنار هم بررسی و تحلیل محتوا نموده و نقاط قوت و ضعف آنها را برشمردیم. با تحلیل مختصر شعار های بانک های دولتی و خصوصی کشور به این نتیجه می رسیم که بهره گیری از یک روابط عمومی خلاق، هوشیار و تحلیل گر می تواند کمک شایانی به این مجموعه ها در سیر تکاملی خود و ادامه حیات خویش در عرصه رقابتی موجود داشته باشند. پر واضح است که یک روابط عمومی موفق و قوی مانند یک رصد خانه، اوضاع و احوال پیرامون سازمان خود را به دقت و به دور از حب و بغض ها رصد نموده و نقاط قوت و ضعف را شفاف و جوانمردانه به فرادستان متذکر می شود. مدیران ارشد سازمان چنانچه بخواهند در میان جامعه، مشتریان، رقبا، مصرف کنندگان خدمات و کالاها و... وجهه مردمی و خوش و خرمی داشته باشند چاره ای ندارند که از یک روابط عمومی خوش اخلاق، هوشیار، پر انرژی، مبتکر، متخصص و مردمی بهره گیرند.

نقش روابط عمومی در برند سازی و ایجاد حس اعتماد عمومی نقش حساس، دقیق و شکننده ای است که همگان بر آن اذعان دارند. برای موفقیت سازمانی میبایست موانع بر سر راه روابط عمومی را برداشته و با تکیه بر اعتماد، اختیار و بودجه کافی روابط عمومی را وارد عرصه کارزار نماییم. دنیای پر راز و رمز رقابتی فعلی به ویژه در مناسبات بین المللی با کسی شوخی ندارد. اگر روابط عمومی سازمان نتواند برند مناسبی را طراحی و به جهانیان عرضه کند دیری نمیگذرد که سازمان متحمل زیانهای بزرگ می گردد. راز ماندگاری در بازار علاوه بر کیفیت و قیمت مناسب محصول، برند و نشان سازمان و شعار زیبا و دلچسبی است که طراحی می کنیم. ایجاد اتاق فکر و یا بانک ایده ها توسط روابط عمومی به سازمان کمک می کند تا همواره با تزریق افکار و اندیشه های نوین مسیر تکامل سازمان را باز نگه دارد. بعضی از برندها و شعارها اغلب نیاز به مهندسی مجدد و بازبینی داشته و لازم است تا با افکار سنجی، بررسی وضعیت رقبا، رفتار مصرف کنندگان، انتظارات مشتریان و... جایگاه خود را در سطح جامعه رصد نماییم. طبیعی است که همه اینها وظیفه و ماموریت روابط عمومی است که می بایست با حساسیت و پشتکار و استمرار در پیگیری و کنترل اوضاع و احوال امور را دنبال کند.

داشتن چک لیست های حرفه ای برای برند سازی بسیار مهم است. بدین معنی که روابط عمومی در این چک لیست توقعات و انتظارات و رفتارها ی مصرفی و اجتماعی را بررسی نموده و با علامت زدن موارد مهم و آنهایی که نیاز به بازبینی و تغییر یا به روز رسانی دارند را علامت میزند. برندسازی نیازمند یک روابط عمومی رشد یافته و بالغ است. برخی روابط عمومی ها هنوز در دوران طفولیت بسر میبرند و طبیعی است که وقتی اقدام به برند سازی یا تولید شعار می نمایند کارشان آنگونه که باید و شاید با کیفیت و ماندگار از آب در نمی آید. برای برند سازی و تولید شعار ماندنی روابط عمومی نیازمند گروه کارشناسان و خبرگان ادبیات. ، رفتار سازمانی، گرافیک و... است.

اگر روابط عمومی بتواند یک برند و شعار مطلوب و همه پسند درست کند می تواند از آن در ساخت سرود سازمانی نیز بهره گرفته و در نوشته ها، تبلیغات و آموزش های سازمانی از آنها استفاده بهینه داشته باشد. روابط عمومی در برند سازی نباید دچار وسواس غیر معقول شده و از طرفی نباید دست پاچه و بی محابا باشد. این امر سبب می شود تا شما هر از چند گاه به فکر دستکاری در برند ها و شعارها بیافتید. برند شناسه و هویت سازمان است. چنانچه روابط عمومی رشد یافته نباشد و هنوز در مرحله طفولیت به سر برد دیری نمیگذرد که دیگران دست شما را خوانده و بدل هایی را به شما می زنند که چه بسا سبب شود شما بازارهای هدف خود را از دست بدهید. فلسفه برند سازی این است که شما از طریق یک نشان، آرم و شعار هر آنچه که از سازمان خود را مایل هستید، در یک نظر به مخاطب القا و اعلام نمایید. برند شما اگر درست طراحی نشود برای مصرف کننده دلچسب نبوده و با آن انس نمی گیرد. بعضی برندها آنقدر پر جاذبه هستند که حتی کودکان نیز آنها را دوست داشته و مایل هستند که با آنها بازی کرده و با شکل و شمایل آن برای خود دنیایی را به تصویر کشیده و سرگرم بازی و شادمانی شوند.

روابط عمومی به مثابه یک معمار باید به گونه ای شعار سازی و تولید برند کند که فکر همه جوانب مانند فرهنگ، سیاست، اقتصاد، ادبیات و... را کرده باشد. بر مدیران سطوح بالای سازمان، فرض و واجب است که برای معماری برند و تولید شعار از یک روابط عمومی قدرتمند، بالغ و هوشمند بهره مند باشند.

منبع: http://www.vivannews.com/Pages/News-13441.aspx

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=1013&rnd=3614


منبع : newdesign.ir

فرهنگ و طراحی محصول

فرهنگ و طراحی محصول

«ارتباط میان طراحی و فرهنگ در سده اخیر، تغییرات بسیاری داشته است و همانند آینه ای در مقابل یکدیگر عمل می کنند. به نحوی که اصلاح و تکامل هر یک، موجب انعکاس و توسعه دیگری می شود» (موآلسی، 2005). طراحان باید بر حقوق فرهنگی تمرکز کنند. در طراحی محصول، این امر می تواند از طریق آمیختن ارزش های زیبایی شناختی و تاریخی کاربران میسر گردد. این مسئله طراحان را برای درک آنچه هنجارها و فرایندهای فرهنگی برای ادغام در طراحی محصول به آن نیاز دارند و چگونه به کار گرفته شوند به چالش می کشاند. طراحان نیاز دارند بدانند که انسان ها موجوداتی فرهنگی هستند و روند ادغام طراحی و فاکتورهای فرهنگی در عمل، باید مورد تأکید قرار گیرد. طراحی به شدت در فرهنگ کاربر مستتر است و در خلاء فرهنگی حادث نمی شود. کاربران، تنها موجوداتی فیزیکی و بیولوژیکی نیستند بلکه موجوداتی اجتماعی- فرهنگی هستند (موآلسی2005).

ابتکار و خلاقیت باید طبق زمینه های فرهنگی هر کشور صورت گیرد زیرا خلاقیت در داخل ذهن طراح رخ نمی دهد بلکه در تعامل میان افکار کاربر و زمینه های فرهنگی- اجتماعی صورت می گیرد. این امر پدیده ای سیستماتیک است، نه فردی. رضایت از محصولاتی حاصل می شود که نیاز افراد را از نظر عملکرد، کارایی، تعامل، تجربیات و لذت بخشی برطرف سازد. فاکتورهای فرهنگی در طراحی، نه تنها تلاش می کند تا فناوری را برای زمینه های اجتماعی مناسب تر سازد، بلکه تلاشی است برای استفاده بهتر از خود فرهنگ به عنوان منبعی برای ابتکار.

ممکن است فردی ادعا کند توجه به فاکتورهای فرهنگی می تواند راه را برای گوناگون سازی مفاهیم طراحی هموار سازد و این ابتکار محصول را تسهیل می نماید. این ابتکار در محصول، در زمینه فرهنگی-اجتماعی کاربر حاصل می شود و این امر می تواند به پذیرش و حصول و رضایت کاربر منجر شود. طراحانی که به جای تأکید بر هوش فناوری، بر هوش کاربران تمرکز می کنند، ابتکاراتی چشمگیر خلق می نمایند. ابتکار از انسان شروع می شود، نه با قدرتمند سازی فناوری؛ و نقش اصلی طراحان، وساطت میان فناوری و فرهنگ و افزودن اصول اخلاقی و زیبایی شناختی به فناوری است. بدین ترتیب، طراحان عاملین تغییرات فرهنگی هستند. (موالسی2005).

نمودار زیر برخی از جنبه های فرایند طراحی محصول را نشان می دهد که در آن ملاحظات فرهنگی نقش بازی می کنند. این را می توان استدلال کرد که طراحی صنعتی، حرفه ای اجتماعی و فرهنگی گرا است.

تأثیر فرهنگ در طراحی محصول
جنبه های تأثیر گذار در فرایند طراحی محصول که فرهنگ در آن نقش بسزایی دارد؛ منبع: (رزاقی، 2009)

افردنس فرهنگی و نشانه شناسی در طراحی محصول:
کلمه ی افردنس توسط گیبسون برای اشاره به امکانات تعاملی از یک شئ یا محیط خاص در دنیای فیزیکی ابداع شده است. نورمن این اصطلاح را با زمینه های طراحی محصول و ارگونومی سازگار نمود، زمانی که او در مورد درک افردنس می نوشت، که در آن به کیفیت هایی از یک شی نگاه می کرد که پیشنهاد می دهند که آن محصول چگونه ممکن است مورد استفاده یا تعامل قرار گیرد. نورمن به نقل از رزاقی (2009) مطرح کرد که افردنس درک شده از یک محصول توسط عوامل متعددی تعیین می شود که شامل: 
1. زمینه، محیط زیست و یا فرایندی که در آن شیء نمایش داده شده است؛
2. فرهنگ و هنجارهای اجتماعی تأثیرگذار بر روی درک فردی و استفاده از یک شیء؛
3. غریزه، که ارتباط ناخودآگاه است که اغلب به ویژگی های فیزیکی مانند اندازه یک شی در رابطه به شکل انسان ارتباط دارد؛
4. مدل ذهنی یا درک و انتظارات کاربر از تعامل با شیء؛
مفهوم از افردنس در نتیجه، کمک می کند به ایجاد این که چگونه یک کاربر می تواند به یک محصول وابسته باشد.

«در نتیجه اگر ما می خواهیم که محصولات، بتوانند قابلیت استفاده خود را مهیا کند و یک ارتباط لذت بخش را برقرار نمایند، طراحان باید محصولات را با درک فراگیر فرهنگ کاربران، تجارب، تخصص و دانش طراحی آنها طراحی نمایند. بدون این درک طراحان بار اضافی را برای کاربران در محصول قرار می دهند که می تواند باعث دوباره یادگیری یا حتی فراموش کردن اطلاعات گذشته مصرف کننده شوند. یکی از ویژگی های جهانی شدن، هم گرایی فرهنگ های مختلف را به یک فرهنگ واحد به منظورداشتن طعم متحد برای فقط مقابله با همین یک فرهنگ خاص و نه تمام فرهنگ ها است. با وجود این روند، دی مویج به نقل از رزاقی بیان می کند که، تنوع فرهنگی باعث ایجاد اهمیت ها در میان ملت ها می شود. »(رزاقی2009)

نمادهای گرافیکی همچون نشانه ها و یا صورت نگاشت ها، به عنوان واسطه هایی در محصولات پیشرفته امروزی معمول شده اند. اگرچه این نمادها عموماً در کشورهای غربی طراحی شده اند اما به کارگیری آن ها در سراسر جهان، از وسایل دیداری-شنیداری گرفته تا رایانه ها، تجهیزات پزشکی، لوازم خانگی و قطعات کامپیوتری دیده می شود. این نشانه ها به منظور هدایت کاربران برای استفاده صحیح از محصول، کاهش خطا، و علائم هشدار دهنده بروی محصول استفاده می شود. داخل نمودن کاربران بالقوه در طراحی و مراحل ارزیابی، به خصوص زمانی که گروه کاربران بسیار متمایز باشند، یک اصل ارگونومیک ابتدایی است (پیامونت، 2001).

پیام های دیداری طبیعی و قابل فهم هستند. فرد به هنگام برخورد با مردمانی که زبان آنها را نمی داند به نشانه های دیداری و تصویرپردازی متوسل می گردد. به عنوان مثال علائم هشدار دهنده باید به سرعت توسط کاربر درک شود بنابراین طراح باید این پیام های تصویری را به ساده ترین نحو ممکن ارائه نماید که کاربر برای درک آن نیاز به هیچ واسطه ی زبانی نداشته باشد. هنرمند طراح بدون آشنایی با زبان های مختلف گفتاری، محصولاتی را طراحی می کند که در کشورهای متعددی مورد استقبال و پذیرش قرار می گیرد، البته باید خاطر نشان کرد که مسلماً این طراحان باید با فرهنگ و علائم بصری این کشورها آشنایی کامل داشته و خصوصیات و کارکردهای مختلف نشانه شناسی آنها را به خوبی مورد مطالعه قرار دهند. تجربه نشان داده که روند شناخت نشانه های دیداری سریع تر از نشانه های نوشتاری پیش می رود. بررسی نشانه شناختی محصولی مانند تخت بیمارستانی را می توان از جنبه های مختلفی مانند عملکرد و مسایل زیبایی شناسی، فرمی و ارگونومیکی مورد مطالعه و ارزیابی قرارداد. مسئله ای که در تمام این بررسی ها باید مورد توجه قرارگیرد چگونگی انتقال نشانه ها از طراح به کاربر محصول و عوامل مؤثر در ایجاد این نشانه ها است.

منابع: 
1. Matsui، Kanako. 2009. Influence of cultural difference on mobile user experience. Master‟s thesis؛ Finland، Jyväskylä، University of Jyväskylä ، Department of Art and Culture Studies، 2009
2. Moalosi، Richie and Popovic، Vesna and Hudson، Anne and Kumar، Krishan Lall (2005) integration of culture within Botswana product design. In Proceedings 2005 International Design Congress، National Yunlin University of Science and Technology- Yunlin، Taiwan
3. Piamont، D. Paul T؛ Abeysekera، John D. A؛ Ohlsson، Kjell؛ Understanding small graphical symbols:a cross-cultural study؛International Journal of Industrial Ergonomics 27 (2001) 399-404؛
4. Razzaghi، Mohammad. Ramirez، Mariano(2009). Cultural affordance of products: coverage within industrial design education، Internatinal conference on engineering and product design education 10 & 11 september 2009، university of Brighton، UK
5. Razzaghi، Mohammad ; Ramirez Jr، Mariano (2005); The influence of the designers’ own culture on the design aspects of products [Framework] ;

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=1020&rnd=8164

کارت ویزیت های خلاق

کارت ویزیت های خلاق


































تصویر طرح "هتل - کشتی" برای بقا در هنگام زلزله  

تصویر طرح "هتل - کشتی" برای بقا در هنگام زلزله
شرکت معماری روسی "رمی استدیو" طرح ساخت زیست-کره ای را ارائه کرده است که می تواند بر روی آب نیز معلق شده و در برابر شرایط دشوار و متغیر اقیانوسی و زمینی کاملا مقاوم باشد.
به گزارش مهر، این هتل-کشتی به گونه ای طراحی شده تا بتواند در برابر طوفانها، امواج جزر و مدی و بالا رفتن سطح آب اقیانوسها در کنار پدیده های مخربی از قبیل زلزله و دیگر فجایع طبیعی از خود مقاومت نشان دهد.
این هتل می تواند بر روی آب نیز شناور شده و بر روی سطح آب با عملکردی کاملا مستقلانه محیطی پایدار و پاک و سبز را برای مهمانان و ساکنان خود فراهم خواهد آورد، ساکنانی که احتمالا هرگز نباید این هتل را ترک کنند!

این طرح که معماری آن از صدفها الهام گرفته شده است از یک سیستم ویژه تحمل بار برخوردار است که با توزیع متناسب وزن آن را در برابر زمین لرزه ها مقاوم می کند، در حالی که چارچوبهای از پیش ساخته شده امکان ساختن سریع و ساده این ساختمانهای صدفی شکل را فراهم خواهد آورد.

باغهای داخلی این ساختمانها با ایجاد فضای گلخانه ای و ذخیره کافی نور روز به منظور مصرف در اتاقهای این هتل مناظر شگفت انگیزی را برای ساکنین به وجود می آورد. در ساخت این هتل از سلولهای خورشیدی، سیستم جمع آوری آب باران و پنجره های خود تمیز شونده نیز استفاده خواهد شد.

بر اساس گزارش گیزمگ، جدا از ویژگی های سبز این هتل، به نظر می آید طراحی شگفت انگیز آن از فیلمهای علمی تخیلی برگرفته شده است و از آنجایی که شرکت "رمی استدیو" این طرح را با همکاری اتحادیه بین المللی معماری و به عنوان بخشی از برنامه "معماری برای بقا در هنگام فجایع طبیعی" ارائه کرده است، امید می رود رو به وخامت گذاشتن گرمای جهانی به حدی نرسد که بشر به استفاده از چنین هتلهایی نیاز پیدا کند

12 Unique Coffee and Tea Mugs

۱۲ فنجان منحصر به فرد. . .

12 Unique Coffee and Tea Mugs

 

12 Unique Coffee and Tea Mugs

 

Golf Mug

 

Square Mug

 

Zipper Mug

 

Mood Mugs

 

Ear Mug

 

Chalkboard Mug

 

Tie Tea Cup

 

Gun Handle Mug

 

Cookie Mug

 

Cookie Cup

 

Ring Mug

 

Zero Gravity Mug

Creative Motorcycle Helmets كلاه ايمني

انواع كلاه براي موتور سيكلت

Creative Motorcycle Helmets

 

Creative Motorcycle Helmets

 

Tennis Ball Helmet

 

Walnut Helmet

 

Globe Helmet

 

Golf Ball Helmet

 

Male Head Helmet

 

Bowling Ball Helmet

 

 

Female Head Helmet

 

Disco Ball Helmet

 

Brain Helmet

 

Billiard Ball Helmet

 

Bald Head Helmet

موکت. . . .

انواع قالي

Nice carpets

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

انواع قالي

 

 

ایمنی خودروهای آینده

ایمنی خودروهای آینده

آمار بالای تصادفات جاده ای و نقش به سزای خطای انسانی در آنها، خودروسازان را به ساخت خودروهایی تشویق کرده که در شرایط حساس و پیچیده، فرمان را از دست انسان گرفته و به هدایت خودکار خواهند سپرد.

نیک فلمینگ، طراح سیستم های امنیتی خودرو می گوید: "باب میان پارکینگ هتل ایستاده بود، جایی در مسیر حرکت اتومبیل و چندمتری بیشتر با من فاصله نداشت. فرصت چندانی نداشتم و به جای ترمز، با قدرت پا را روی پدال گاز فشار دادم. صدای بیپ بیپ هشدار دهنده ای به گوش می رسید، چراغ های خطر روشن شدند، ترمز خودکار عمل کرد و ماشین درست جلوی یک جفت کفش کتانی کوچک از حرکت ایستاد."

باب که ماکت یک کودک است، باعث شد اولین رانندگی با اتومبیل مجهز به سیستم تشخیص برخورد قریب الوقوع با عابران پیاده را تجربه کنم. این سیستم که آزمون های پایانی را از سر می گذراند، از اواسط اردیبهشت ماه امسال توسط شرکت سوئدی ولوو، در مدل جدید S60 وارد بازار خواهد شد.

امنیت خودرو

این سیستم از حس گرهای پیشرفته ای ساخته شده که ترکیبی از دوربین ها، رادار و پرتوهای لیزر هستند. نسل های قدیمی تر این حس گرها دارند برای تشخیص فاصله اتومبیل از خودرو پیش رو و کاهش سرعت آن در صورت لزوم به کار گرفته می شوند و فناوری ساخت آنها با فناوری سیستم های توقف در محل پارک نیمه خودکار نیز مشابه است.

جوناس اکمارک، محقق شرکت ولوو می گوید: "در حال حاضر وارد دورانی شده ایم که در آن رانندگان به اطلاعات لحظه ای در مورد آب و هوا، تصادف های احتمالی و شرایط ترافیکی بزرگراه ها دسترسی دارند. ما با استفاده از این سیستم کارآیی سوخت اتومبیل را بهبود می دهیم و امکان رانندگی کم تنش تری را برای راننده و سرنشینان اتومبیل فراهم می کنیم. هدف بلندمدت ما هم رسیدن به سیستمی است که در آن دیگر تصادف جایی نداشته باشد."

آلن تاوب، قائم مقام بخش تحقیق و توسعه جنرال موتور می گوید: "ما در نهایت اتومبیل هایی خواهیم داشت که رانندگی می کنند تا امکان اشتباه را از بشر جایزالخطا بگیرند. فکر می کنم تا سال 2015 شاهد انواع نیمه خودکار این اتومبیل ها در بزرگراه ها باشیم. آنها به خوبی می توانند از عهده رانندگی در بزرگراه ها بربیایند، اما عبور از تقاطع ها یا خیابان های کوچک شلوغ باز هم به عهده راننده خواهد بود. احتمالا اتومبیل های تمام خودکار حدود 10 سال دیگر وارد بازار خواهند شد و دیگر نیازی به هدایت توسط راننده وجود نخواهد داشت".

تصادفات جاده ای در قاره اروپا و ایالات متحده سالانه بیش از 76 هزار قربانی می گیرد که در 90 درصد موارد خطای انسانی هم دخیل است. سیستم SRIS سرنام «سیستم اطلاعات جاده ای متغیر» از سال 2008 به صورت آزمایشی در سوئد و با نصب کامپیوترها و حس گرهای گوناگون در 100 خودرو به اجرا درآمده است. در این سیستم بر خلاف سیستم تهیه شده توسط ولوو، تمامی خودروها هر 5 دقیقه یک بار اطلاعات جمع آوری شده از تعداد ترمزها، دید در مه، استفاده از شیشه پاک کن در شیشه جلو و و سیستم های ثابت الکترونیک را همراه با تغییرات آب وهوا به بانک مرکزی داده ها ارسال خواهند کرد.

بررسی ها نشان می دهند این سیستم می تواند تصویر روشن تری از شرایط جاده برای رانندگان فراهم کند، امکان رانندگی ایمن تری به آنها بدهد و حتی از تعداد کشته شدگان نیز بکاهد.

به دلیل حمایت های دولت ژاپن از برنامه های کنترل ترافیک، در این کشور دارد سیستم ترافیکی پیچیده تری به اجرا در می آید. در واقع شبکه ای متشکل از پرتوهای زیرقرمز، مایکروویو و فرستنده های رادیویی که در کنار جاده ها تعبیه شده است، اطلاعاتی در مورد تقاطع ها، تعمیرات جاده ای، تصادفات، آب و هوا، محدویت های اعمال شده برای سرعت و وجود یا عدم وجود محل توقف را به حدود 2 میلیون خودرو مخابره خواهد کرد.

در ماه های آتی، 20 تقاطع اصلی در شهرهای توکیو و کاناگاوا به دوربین و حس گرهایی مجهز خواهند شد که با اتصال به شبکه فعلی، مواردی مانند ادغام چندین مسیر ورودی به یک خیابان یا ترافیک تقاطع ها را به رانندگان اطلاع خواهند داد. سیستم جدیدتری که بعدا مورد استفاده قرار خواهد گرفت اطلاعاتی از چراغ های راهنما، توقف ها، حتی جمعیت عابران پیاده و دوچرخه سواران را در تمامی تقاطع های اصلی در اختیار رانندگان قرار خواهد داد. این سیستم اواسط سال 2011 میلادی آغاز به کار خواهد کرد.

امنیت خودرو

امنیت برای همه اتومبیل ها:
در اروپا و ایالات متحده، راه حلی آسان تر و کم هزینه تر پیش بینی شده است. ارتباط مستقیم خودروها به وسیله سیستم رابط بی سیم و شبکه ای که بتواند اطلاعاتی مانند شرایط جاده، آب و هوا و تصادفات را به اشتراک بگذارد.

شناخته شده ترین این سیستم ها حاصل همکاری هفت خودروساز اروپایی و دانشگاه ها است که از کاروانی شامل هشت اتومبیل تشکیل شده که توسط یک اتومبیل رهبر با راننده ای حرفه ای هدایت خواهند شد و برای سفرهای طولانی بسیار مناسب است.

رانندگان می توانند جایی در این کاروان رزرو کنند و در حالی که اتومبیل آنها توسط نرم افزار تعبیه شده در اتومبیل راهنما و سیستم بی سیم هدایت می شود، به مطالعه، استراحت و یا تماشای مناظر بپردازند. در این روش علاوه بر اینکه احتمال تصادف تقریبا از بین می رود، هر اتومبیل فضای جاده ای کمتری را اشغال خواهد کرد و به سوخت کمتری نیز نیاز خواهد داشت. هر زمان که لازم باشد، این ارتباط قطع می شود تا هر راننده به هدایت اتومبیل خود بپردازد و از کاروان جدا شود.

این سیستم در سال جاری به صورت آزمایشی در سوئد و سپس انگلستان به اجرا درخواهد آمد و در صورت موفقیت آمیز بودن اواخر سال آینده در جاده های اسپانیا نیز آغاز خواهد شد. اما پیش از آغاز این طرح باید کنسرسیوم SARTRE چگونگی ارتباط اتومبیل های عضو کاروان را با سایر اتومبیل های در حال حرکت در جاده مشخص کند و شکل سبقت گرفتن هر اتومبیل از اتومبیل های خارج از کاروان، بدون خروج از محدوده ارتباط بی سیم نیز بررسی شود.

طرح اتومبیل های تمام خودکار از اتومبیلی آزمایشی به نام «باس» اقتباس خواهد شد. این اتومبیل روباتیک استثنایی که توسط تیمی از دانشجویان مهندسی دانشگاه کارنگی ملون در پیتسبرگ، پنسیلوانیا و حمایت جنرال موتور ساخته شده، برنده جایزه 2 میلیون دلاری دارپا بوده است.

«باس» با استفاده از حس گرهای لیزر، دوربین ها، رادار و سیستم جی.پی.اس اطلاعات لحظه ای را از محیط دریافت می کند و با کمک الگوها و قوانین رانندگی بهترین مسیر و موقعیت را تعیین خواهد کرد. این اتومبیل از تجهیزاتی به اندازه ده کامپیوتر خانگی برای این حرکت بی نقص استفاده می کند.

برای استفاده از این سیستم روباتیک در اتومبیل های آینده باید آن را به مراتب ساده تر و کم هزینه تر کرد و امکانی هم برای تبدیل بخش های خودکار و هدایت انسانی به یکدیگر در آن در نظر گرفت، چیزی که «باس» برای حرکت به آن نیازی نداشته است.

منبع: http://www.autoblog.com/2009/10/09/video-next-gen-volvo-s60-takes-active-safety-to-next-level-with ترجمه: محبوبه عمیدی

HAPPY OR ANGRY?

HAPPY OR ANGRY?

 

 

HAPPY: 2010 Mazda3



HAPPY: 2008 Mazda Kiyora




HAPPY: 2009 Toyota Matrix AWD




HAPPY: Renault Alpine


HAPPY: Peugeot 207 RC




HAPPY: 2008 Bentley Continental GTC




HAPPY: Mazda Miata




HAPPY: 2009 Toyota Prius




HAPPY: 2007 Mazda Hakaze concept car




HAPPY: Volkswagen Beetle




HAPPY: 2009 Peapod Mobility




HAPPY: 2009 Nash Sports Car


 

ادامه تصاویر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

روان شناسی رنگ ها و کاربرد آنها در دکوراسیون داخلی

روان شناسی رنگ ها و کاربرد آنها در دکوراسیون داخلی

 

آیا می توانید دنیای اطراف خود را بدون وجود هیچ گونه رنگی تصور کنید؟ هر رنگ تأثیر فیزیکی و روحی خاصی را بر روی بیننده می گذارد و افراد واکنش های متفاوتی نسبت به رنگ های مختلف از خود نشان می دهند. محققان تاکنون نتوانسته اند یک سیستم منسجم جهانی که قادر به دسته بندی کلیه واکنش های افراد نسبت به رنگ های مختلف باشد را پایه ریزی نمایند و معتقدند که عکس العمل افراد به فاکتورهای متعددی نظیر فرهنگ، جنسیت، سن، موقعیت احساسی و ذهنی، تجربه های خاص فردی بستگی دارد. البته نوع و شدت این واکنش ها نیز منحصر بفرد است. روان شناسی رنگ ها یک شاخه نظری نیست که تنها به بخش آکادمیک محدود شود، بلکه گستره تحقیقات این حوزه در زندگی روزمره عموم مردم نمود پیدا می کند. روان شناسی رنگ ها در دنیای تجاری امروز حائز اهمیت است و می توان اظهار داشت که هر چیزی را که در اطراف خود می بینیم به گونه ای در ارتباط مستقیم با این علم است.

نگاهی به رنگ هایی که در زیر لیست کرده ایم بیندازید، چند ثانیه صبر کنید و با خود بیندیشید که هر کدام از آنها چه احساسی در شما ایجاد می کنند، بعد هم ادامه مطلب را بخوانید تا ببینید واقعیت چیست. این امکان وجود دارد که با تغییر حالات درونی، ویژگی های فردی، و سایر فاکتورهای آماری برخی احساسات فردی دستخوش دگرگونی قرار گیرد. به عنوان مثال اگر کسی در اعماق اقیانوس ها گیر افتاده باشد و تا مرز غرق شدن پیش رفته باشد، به احتمال زیاد آبی به عنوان رنگ آرامش بخشی برای او به شمار نمی رود! از سوی دیگر یک دختر خانم هشت ساله از هر رنگی به جز صورتی ایراد می گیرد. حال اجازه دهید نگاهی به 8 رنگ مهم مداد رنگی داشته باشیم.

قرمز:
قرمز یکی از رنگ هایی است که اکثر افراد ارتباط قوی با آن برقرار می کنند و واکنش شدیدتری نسبت به آن نشان می دهند. احساساتی نظیر قدرت، رشادت، تخطی، بر انگیختگی جنسی و هیجان به آن نسبت داده می شود. قرمز ضربان قلب را افزایش داده و میزان انرژی را بالا می برد و تنها هاله هایی از رنگ قرمز بر روی هر چیزی می تواند توجه بیننده را به آن جلب نماید. چه علامت خطر، چه روز ولنتاین، به هر حال قرمز آنجاست تا حواس شما را خود جلب کند و چشمانتان را خیره سازد.

نارنجی:
نارنجی هم می تواند واکنش های جدی را برانگیزد. افراد در برابر نارنجی دو واکنش نشان می دهند: یا عاشق آن می شوند یا از آن متنفر می شوند. نارنجی اصولا با زرق و برق، اشتعال، توانایی، انرژی، گرما، و آسایش در ارتباط است.

زرد:
زرد رنگ خوشحالی، شادی، خرسندی، و سعادتمندی است. مردم اصولاً با مشاهده این رنگ اشتیاق، وجد و سرور، انرژی، خوش بینی، نیک اندیشی، و شور را تجربه می کنند. برخی از ترکیبات و سایه های زرد می توانند فرد را از نظر ذهنی تحریک کرده و خلاقیت او را افزایش دهند، اما از طرفی برخی از ترکیب های زرد نیز وجود دارند که ممکن است سبب ایجاد ترس، وحشت، اضطراب، و نگرانی شوند.

سبز:
سبز بیشتر برای به تصویر کشیدن عناصر سمبلیک مورد استفاده قرار می گرد و بعد از آبی دومین رنگ پر طرفدار در میان عموم افراد است. سایه های طبیعی سبز حس تازگی، طراوت، نو شدن، تعادل، آرامش، و تسکین را به افراد القا می کند. ترکیب نادرست سبز ممکن است احساساتی نظیر بی حالی و ناخوشی، را در فرد ایجاد کند. به طور کلی سبز معمولاً نماد مفاهیمی نظیر: صلح، افتخار آفرینی، خوش شانسی، و باروری و حاصل خیزی است.

آبی:
در میان رنگ ها، بیشترین تعداد مردم موافقند که آبی بهترین رنگ است! شاید به آن خاطر باشد که مشاهده این رنگ سبب ایجاد هورمون های شیمیایی خاصی در بدن می شود که آرامش را ارتقا می بخشند. آبی اصولاً با احساساتی نظیر: اعتماد، اطمینان، صداقت، وفاداری، منطق، آرامش، سکون و سکوت، و توجه و تمرکز همراه است. باید توجه داشت که برخی از ترکیبات رنگ آبی اثرات پویاتر و پرتحرک تری دارند و برخی از آنها سردتر و دور از دسترس می نمایند. در برخی پژوهش ها اثبات شده که آبی توانایی کارمندان و ورزشکاران را نیز افزایش می دهد.

بنفش:
بنفش عموماً حد تعادلی میان انرژی و هیجان قرمز و آرامش و سکون آبی ایجاد می کند. گاهی برخی از سایه روشن های بنفش ذهن افراد را درگیر می کند و آنها را مضطرب کرده و از آنها افراد درون گرای افراطی می سازد و از اینرو به سوی کسب عرفان، معرفت، دانش پیش می روند.

مشکی:
مشکی یک رنگ کاملاً قدرتمند است و با خود سلطه طلبی و قدرتمندی را به ذهن القا می کند. در برخی از فرهنگ ها این رنگ افراد را به یاد از دست دادن جان عزیزانشان می اندازد.

قهوه ای:
قهوه ای احساس سادگی، طبیعی بودن، ثبات، استحکام، استواری، و پایداری را ایجاد می کند. مردم اصولا به رنگ قهوه ای اطمینان دارند و به آن اعتماد می کنند.

در زندگی روزمره با رنگ های بسیار زیاد دیگری نیز برخورد می کنیم و این موارد تنها چند نمونه از رنگ های اصلی تر بودند. رنگ ها را می توان نسبت به میزان اشباع شدگی (به این معنا که یک رنگ تا چه اندازه تیره -پر رنگ- و یا روشن-کمرنگ- هستند) و همین طور شفافیت (به این معنا که چه مقدار مات و براق هستند) نیز به گروه های دیگری تقسیم کرد.

کاربرد رنگ ها در طراحی داخلی:
روان شناسی رنگ ها می تواند فاکتور مهمی هم در فضای داخلی و هم در فضای خارجی خانه ها به شمار رود. به عنوان مثال اگر قصد فروش خانه خود را دارید یکی از بهترین کارهایی که می توانید برای جذب مشتری بیشتری انجام دهید رنگ کردن است. رنگ سفید یکی از گزینه هایی است که با انتخاب آن می توانید امید بیشتری به سریع تر فروش رفتن خانه خود داشته باشید.

ابتدا اجازه دهید در مورد فضای خارجی بحث کنیم. اصلاً مهم نیست که شما تا چه اندازه عاشق رنگ نارنجی یا بنفش هستید، اما به هیچ وجه برای رنگ کردن نمای خارجی خانه خود از آنها استفاده نکنید. در زمان فروش هم باید ببینید که خریدار از چه رنگی خوشش می آید. همچنین رنگ نمای خانه های اطراف نیز مهم هستند و رنگ خانه شما باید حتماً با آنها هماهنگی داشته باشد. خانه ای که نمای آن رنگ نامتعارفی داشته باشد می تواند زیبایی کل خانه های محله را بگیرد. در این قسمت چند پیشنهاد برای رنگ نما ارائه می شود: سفید استخوانی، آبی، کرم، بژ، سبز، زرد.

در انتخاب رنگ در و پنجره نیز باید دقت کنید. اگر آنقدر بودجه ندارید که کل خانه را رنگ کنید، بهتر است فقط درها و پنجره ها را رنگ کنید. در این میان درب ورودی از سایر بخش ها مهم تر است. رنگ آن را از میان خانواده رنگ های گرم انتخاب کنید که هر کس وارد خانه می شود با دیدن درب ورودی خوش آمد گرمی را احساس کند. آجری، قهوه ای سوخته و آبی و سبز پر رنگ جزء بهترین گزینه ها محسوب می شوند.

در فضای داخلی هم همین مطالب صدق می کنند. رنگ های روشن و خنثی اتاق را روشن تر و بزرگ تر جلوه می دهند و مثل همیشه سفید جزء اولین گزینه هاست. مشاهده رنگ های مختلف در خانه و تأثیر آنها بر روی حالات فردی پیش از انتخاب رنگ برای فضای داخلی خانه حتماً به مبحث روان شناسی رنگ ها توجه داشته باشید. با این کار هم حالت های روانی ساکنین خانه تعدیل می گردد و هم هر کس وارد خانه شما می شود احساس صمیمیت بالاتری را از جانب شما دریافت می کند.

در ادامه توضیح مختصری در مورد بهترین گزینه های رنگی اتاق های مختلف ارائه شده است:

قرمز:
مشاهده قرمز فشار خون و ضربان قلب را بالا می برد. در عین حال اشتها را نیز زیاد می کند. اگر دقت کرده باشید می بینید که در بسیاری از رستورانها از این رنگ استفاده می کنند. بنا براین بهترین گزینه برای رنگ کردن اتاق غذاخوری است.

آشپزخانه قرمز

توجه: مراقب ترکیب رنگی قرمز و سایه روشن های آن باشید. قرمز کمرنگ معمولاً واکنش ها منفی را در افراد ایجاد می کند، و تابلوهای اخطار هم این رنگی هستند. پس سعی کنید تا جایی که می توانید از قرمز پر رنگ استفاده کنید.

نارنجی:
خصوصیاتی شبیه قرمز دارد اما در عین حال حس گرما و صمیمت ایجاد می کند. می توانید در اتاق نشیمن و جایی که افراد خانواده دور هم جمع می شوند از آن استفاده کنید.

اتاق نارنجی

زرد:
آفتابی و روشن و می تواند در اتاق های خانوادگی مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین برای پر نور جلوه دادن فضاهای کم نور مثل راهرو و کوریدور نیز مناسب است.

راهرو زرد

آبی:
رنگ آرامبخش، تسکین دهنده، ریلکس کننده. به همین دلیل پزشکان سعی می کنند در مطب خود از این رنگ بیشتر استفاده کنند. بهتر است در اتاق خواب و سرویس بهداشتی حمام و دستشویی مورد استفاده قرار بگیرد. از آنجایی که جلوی اشتها را می گیرد، برای اتاق غذاخوری مناسب نیست.

حمام - آبی

سبز:
رنگ چند منظوره: هم می تواند گرما و حرارت ایجاد کند هم آرامش و خوشی. سبز همان احساسات آبی را در بر دارد با این تفاوت که قدری گرم تر و انعطاف پذیرتر است. باز هم اگر دقت کرده باشید می بینید که در اتاق عمل از این رنگ استفاده می کنند. سبز کمرنگ برای اتاق خواب و نشیمن مناسب است و ترکیب های پر رنگ تر برای آشپزخانه و غذاخوری خوب است. این رنگ در ارتباط با غذا و سلامتی هم هست.

اتاق - سبز

بنفش:
کسانی که طرفدار این رنگ هستند می توانند از آن در اتاق مطالعه و غذا خوری استفاده کنند. والدین می توانند فضای بازی بچه هایی که این رنگ را دوست دارند استفاده کنند.

اتاق- بنفش

منبع: http://www.amirarmita.com/spLight/default.aspx?page=Document&app=Documents&docId=11983&docParId=11828
+ افزودن تصاویر

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=756&rnd=5163

حضور درخشان طراحان ایرانی در مسابقه Interior Motives Design Awards 2010

حضور درخشان طراحان ایرانی در مسابقه Interior Motives Design Awards 2010

 

مسابقه Interior Motives Design Awards از مسابقات مطرح جهانی در زمینه طراحی خودرو است که هر ساله در فرانسه برگزار می شود. امسال این مسابقه در 9 گرایش زیر برگزار شده بود:
Best innovation
Best use of materials
Best lifestyle interior
Best conceptual exterior
Best eco design concept
Best production interior
Best use of technology
Best conceptual interior
Best driver experience
از میان 250 طرح ارسال شده از 32 کشور جهان، در هر گرایش، 3 طرح به مرحله نهایی راه یافتند که در میان تیم های فینالیست، اسامی سه تیم ایرانی اعلام شده است.

در بخش Best conceptual exterior گروه آقایان سیاوش جعفری جوزانی، پارسا کامه خوش و هخامنش مشایخی از دانشگاه تهران، در بخش Best driver experience تیم آقای امین دهر صبح و خانم تینا محمدی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد هنر و معماری تهران و در بخش Best innovation نیز تیم آقای کاوه ناصر بخت و خانم غزل سرمست از دانشگاه آزاد اسلامی واحد هنر به عنوان تیم های فینالیست معرفی شدند و برای شرکت در مراسم نهایی مسابقه به کشور فرانسه دعوت شدند. در مرحله نهایی این مسابقه دو تیم ایرانی در بخش Best innovation و Best driver experience جایزه برترین طرح (Winner) را دریافت کردند.

Best Conceptual Exterior

Best Innovation

Best Conceptual Exterior

همچنین در میان 65 اثر که در لیست طرح های برتر (Shortlist) معرفی شده بودند، علاوه بر 3 تیم ایرانی که به مرحله نهایی راه یافتند، نام آقای سجاد سلیمانی دانشجوی دانشگاه تهران نیز در این لیست به چشم می خورد.

حضور پررنگ دانشجویان طراح ایرانی و سایر کشورهایی که چندان نام بزرگی این حوزه طراحی خودرو ندارند در این مسابقه، باعث شد تا وب سایت رسمی Interior Motives Design Awards در صفحه اول خود، در مقایسه ای میان کشورهایی چون ایران و اسلونی با کشورهایی مانند انگلستان و کره جنوبی که دارای کالج ها و موسسات صاحب نامی در زمینه طراحی خودرو هستند، به ستایش دانشجویان و دانشگاه های دیزاین ایرانی پرداخت.

وب سایت طراحی صنعتی ایرانی به نمایندگی از طراحان ایرانی و علاقه مندان به طراحی صنعتی، این موفقیت را به نفرات برگزیده تبریک می گوید. امید است با انتقال تجربیات روزافزون طراحان ایرانی از مسابقات بین المللی طراحی به جامعه طراحان ایرانی، در آینده نیز شاهد چنین موفقیت هایی باشیم.

برای مشاهده سایر طرح های فینالیست این مسابقه به آدرس زیر مراجعه نمایید:
http://www.interiormotivesawards.com/82/Competition%20results

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=751&rnd=8072
ادامه نوشته

سلام: انواع mp3 player

  انواع ام پی تری پلیر mp3 player

 

20 Creative and Unusual MP3 Players

 

 

Puzzle Shaped MP3 Player

Puzzle Shaped MP3 Player

 

 

LEGO Brick MP3 Player

LEGO Brick MP3 Player

 

 

 

Saint B MP3 Player

Saint B MP3 Player

 

 

Mobiblu Nanum MP3 Player

Mobiblu Nanum MP3 Player

 

 

 

Cassette Tape MP3 Player

Cassette Tape MP3 Player

 

 

 

Oakley THUMP 2 MP3 Sunglasses

Oakley THUMP 2 MP3 Sunglasses

 

 

 

Discreet Pen MP3 Player

Discreet Pen MP3 Player

 

 

 

Hand Grenade MP3 Player

Grenade MP3 Player

 

 

 

Rubik’s Cube MP3 Player

Rubiks Cube MP3 Player

 

 

 

Lovers MP3 Player

Lovers MP3 Player

 

 

 

Wooden Camera MP3 Player

Wooden Camera MP3 Player

 

 

 

Lightsaber MP3 Player

Lightsaber MP3 Player

 

 

 

ادامه نوشته

Ferrari 599 SA Aperta - Front Angle, 2011

Ferrari 599 SA Aperta - Front Angle, 2011

 

ferrari 599 sa aperta

 

ferrari 599 sa aperta

 

 

ferrari 599 sa aperta

 

Ferrari 599 SA Aperta

Ferrari is delighted to announce the presentation of the Ferrari 599 SA Aperta at the 2010 Paris International Motor Show. This is a special series model of which a strictly limited number of just 80 will be built. All have already been sold. Ferrari chose to build 80 SA Apertas in celebration of Pininfarina's 80th anniversary. The SA nomenclature also pays homage to both Sergio and Andrea Pininfarina whose company and work have been linked to the most successful road-going cars ever built at Maranello.

. . .

ادامه نوشته

فردیناند پورشه Ferdinand Porsche

فردیناند پورشه Ferdinand Porsche

Ferdinand Porscheپورشه خودرو ساز معروف به طراح تانک های آلمانی است. تایر 1 و 2 و فیل (Elefant) از طراحی های خاص پورشه است که آدولف هیتلر، پیشوای آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، وی را به خاطر آنها مورد تشویق قرار داده است.

فری پورشه، فرزند فردیناند مالک خودرو سازی پورشه، سهم عمده ای در طراحی فولکس واگن بیتل دارد. فردیناند پورشه متولد مافردوسف از مناطق تحت سلطه امپراطوری اتریش مجارستان (واقع در جمهوری چک) است. در جوانی علاقه زیادی به مکانیک داشت در 18 سالگی به استخدام شرکت الکتریکی بلا اگروین در آمد. طی 5 سال کار در این شرکت توانست برای اولین بار موتور الکتریکی هاب را اختراع کند. در 1898 فردیناند به کارخانه Lohner&CO که برای دربارهای اتریش، نروژ، سوئد و رومانی کالسکه های سلطنتی می ساختند، پیوست. این کارخانه در سال 1896 ساخت اتومبیل را آغاز کرد.

اولین طراحی آنها به نام سیستم لوهنر پورشه در سال 1898 ساخته شد، اتومبیلی شبیه به کالسکه که توسط دو موتور الکتریکی که مستقیما در چرخ ای جلو قرار داده شده بود،حرکت می کرد. این قطار متحرک با اضافه کردن دو موتور الکتریکی به چرخ های عقبش در آغاز قرن بیستم به خودروی چهار چرخ محرک تبدیل شد.

پورشه چندی بعد توانست به جای باطری های سنگین سیستم احتراق داخلی موتور را که به یک ژنراتور متصل بود مجهز کند تا موتور های هاب را به گردش در آورد این اولین خودروی هیبریدی جهان بود (یک خودرو نفت سوز الکتریکی هیبریدی) در حالی که هنوز گیربکس ها و سیستم های ترکیبی مناسبی وجود نداشت این سیستم ابداعی او در لوکوموتیوهای دیزل الکتریک و توربوالکتریک راه آهن کاربرد داشت.

Lohner

مدتی بعد فردیناند پورشه به عنوان راننده دوک بزرگ فرانز فردیناند به استخدام ارتش در آمد این دوک همان شاهزاده ارتشی است که یک دهه بعد ترور وی باعث شروع جنگ جهانی اول شد. موفقیت های پورشه همچنان ادامه داشت به گونه ای که تا سال 1906 سیصد دستگاه شاسی لوهنر پورشه فروخته شد. در آن زمان خودروی اسپرت آنها با بیش از 56 کیلومتر سرعت رکورد سرعت را در میان خودروهای رالی اتریش شکست. در همین سال شرکت دایملر، پورشه را به عنوان سر پرست طراحان خود استخدام کرد. در این شرکت بود که وی اتومبیل یرای پرنس هنری تریال برادر جوانتر ویلهلم دوم امپراطور پروس (آلمان) را طراحی کرد. این اتومبیل با 85 اسب بخار قدرت به اتومبیل پرنس هنری معروف است. در سال 1916 وی دکترای افتخاری دانشگاه فناوری وین را دریافت کرد. ماشین های مسابقه ای که پورشه طراحی کرد 43 مسابقه از 53 رالی را برنده شد. وی مدتی در کارخانه جات بنز دایملر مشغول به کار شد اما طرح وی برای خودروهای سبک و کوچک چندان مورد توجه مسئولان بنز قرار نگرفت به همین دلیل وی به همراه گروهی از دوستان قدیمی اش که در میان آنها پسرش نیز حضور داشت خودرو متوسط کلاسیک «واندر» را طراحی کردند با آغاز جنگ جهانی دوم آدلف هیتلر قراردادی با پورشه برای ساخت سه تیپ از طراحی های خود مانند تیپ 12 سال1931 بست.

وی برای نازی های آلمان خودروهای نظامی مانند پانزرس و تانک هایی چون تایگرو فیل را ساخت. بعد از اتمام جنگ وی به عنوان مجرم جنگی شناخته شد. بیست ماه زندانی شدن فردیناند باعث شد تا پسر وی هدایت گروه پورشه را بر عهده بگیرد.

اما مدتی نگذشت که فری پورشه با استفاده از پولی که از طراحی خودروی 4WD به دست آورده بود به دنبال آزادی پدر از زندان رفت و او را آزاد کرد. آنان سپس اولین اتومبیل خود با برند انحصاری پورشه به نام پورشه 356 را ساختند. در دهه 50 میلادی پوشه با کمپانی فلوکس واگن قرار داد بست و در تولید سری اول فولکس واگن قرار داد بست و در تولید سری اول واگن تیپ 1 (بیتل) نقش اساسی را بر عهده گرفت. پورشه بزرگ در سال 1951در گذشت و بعد از مرگش در سال 99 میلادی جایزه مهندسی اتومبیل برای یک قرن را به وی دادند.

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=742&rnd=7729

سوالات متداول درباره تحصیل رشته طراحی صنعتی

سوالات متداول درباره تحصیل رشته طراحی صنعتی

انتخاب رشته تحصیلی صرف نظر از محدودیت هایی که رتبه کنکور در آن دارد، از مهم ترین مراحلی در زندگی است که به دلیل تأثیر مستقیم بر مسیر زندگی شخصی و اجتماعی، نیاز به دقت و شناخت توانایی های فردی و داشتن تصوری درست از رشته مورد نظر و آینده حرفه ای آن دارد.
در این نوشتار سعی شده است با پاسخ دادن به برخی سوالات رایج در مورد طراحی صنعتی و وضعیت تحصیل در این رشته، یک دید کلی به کسانی که قصد تحصیل در این رشته در دوره کارشناسی یا کارشناسی ارشد دارند داده شود.
1- به طور خلاصه طراحی صنعتی چیست؟
طراحی صنعتی همان طور که از نامش پیداست ترکیبی است از هنر طراحی و آشنایی با صنعت.
نوآوری در صنعت عاملی است که به دلیل بروز نیازهای جدید و همچنین نیاز انسان به تنوع، همواره مورد توجه است. در این میان لازم است افرادی با تسلط به طراحی با توجه به جنبه های هنری آن، و همچنین آگاهی کافی نسبت به سایر علوم وجود داشته باشند که با طرح ها و ایده های جدیدی که ارائه می دهند، جواب این نیازها را از تصور (یا آرزو) به بهترین شکل ممکن به واقعیت تبدیل کنند.
به جز مباحث پایه هنری و زیبایی شناسی، لازم است که در هر پروژه خاص، علوم مرتبط با آن به طور خلاصه فراگرفته شود. زیرا طراحی بدون در نظر گرفتن عوامل تأثیرگذار بر آن غیر ممکن است. به همین دلیل رشته طراحی صنعتی در نگاه اول یک رشته بسیار گسترده به نظر می رسد که هر کدام از فارغ التحصیلان آن در یک زمینه خاص توانایی هایی دارند که سایر همکلاسی ها و هم رشته های آنان، ممکن است در زمینه دیگری تبحر داشته باشند.
یک طراح صنعتی ممکن است علاوه بر دانش هنری طراحی، با توجه به زمینه تخصصی مورد علاقه خود، اطلاعات جامعی در زمینه مواد، مکانیک، برق و کامپیوتر، کنترل، پزشکی و حتی دانش های علوم انسانی نظیر روانشناسی، جامعه شناسی و اقتصاد داشته باشد.
2- طراحان صنعتی بیشتر در چه زمینه هایی مشغول به کار می شوند؟
یک طراح صنعتی ممکن است در شرکت شخصی یا شرکت دولتی مشغول به کار باشد و اگر در جایگاه درست خود به کار گرفته شده باشند، مهم ترین وظیفه آنها ایده پردازی برای نوآوری است. شرکت های طراحی داخلی، تولیدات وسایل خانگی و اداری و ورزشی، شهرداری ها و سازمان زیباسازی، شرکت های تبلیغاتی، صنعت خودرو، کارخانه هایی که نیاز به بسته بندی های متعدد و متنوع دارند و سایر شرکت هایی که به امر برند (هویت سازمانی) اهمیت می دهند، عمده جاهایی هستند که طراحان صنعتی جذب آنها می شوند. زمینه هایی که طراحان صنعتی معمولا به دلیل جنبه های هنری در آنها بیشتر فعالیت دارند به طور جزئی تر شامل موارد زیر است:
طراحی محصول (شامل لوازم خانگی، مبلمان اداری و خانگی، وسایل صوتی و تصویری، موبایل، ماشین  های اداری، نوشت افزار، اسباب بازی، پوشاک و غیره.)
طراحی دکوراسیون: شامل دکوراسیون خانگی، اداری، فروشگاه ها، مراکز تجاری و غیره.
طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارک ها، نمایشگاه ها، مراکز خرید، ایستگاه های اتوبوس و تاکسی و کلیه محیط های عمومی، تأسیسات ترافیکی، تبلیغات شهری، فضای سبز، زیباسازی شهری و....
طراحی خودرو: طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو و سایر وسایل نقلیه.
طراحی بسته بندی: بسته بندی کالاهای مصرفی و محصولات مختلف.
طراحی اصلاحی: اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.
طراحی هویت: به دلیل توانایی های طراحان صنعتی در ایده پردازی، فارغ التحصیلان این رشته بعضا به عنوان مشاور در شرکت های بزرگ و کوچک ظاهر می شوند. طراحی هویت سازمانی (برند) برای مجموعه های صنعتی نیز از توانایی های برخی فارغ التحصیلان این رشته است.
3- بازار کار این رشته در ایران چگونه است؟
با توجه به موارد بالا، مشخص است که یک طراح صنعتی می تواند با توجه به علاقه و گرایش خود در زمینه های متعددی حتی فراتر از موارد ذکر شده مشغول به کار شود. حقیقت این است که در ایران به دلیل وارداتی بودن کالاهای فراوانی که نیاز به طراحی خلاقانه دارند، نیاز به طراحی از مرحله صفر، از طرف کارفرمایان و کارخانه داران خیلی کم احساس می شود. بنابراین طراحانی که به دنبال استخدام در یک محل مشخص هستند، بیشتر برای طراحی های اصلاحی به کار گرفته می شوند.
شرکت های طراحی داخلی، سازمان های مرتبط با مبلمان شهری، ایده پردازی تبلیغاتی و مدل سازی کامپیوتری عمده مواردی هستند که بیشترین طراحان صنعتی جذب بازار آن می شوند که البته جذب شدن در این موارد نیز نیاز به سابقه روشن دارد که برای رسیدن به این مرحله باید چند سال فعالیت مفید (در دوران دانشجویی یا بعد از آن) و نمونه کارهای خوب در کارنامه عملی خود به جا گذاشته باشید.
در سال های اخیر پس از راه اندازی دفاتر طراحی صنعتی در شرکت های بزرگ، تعدادی از فارغ التحصیلان نیز به صورت تصاعدی در شرکت های بزرگ در صنعت های خودرو سازی و شرکت های لوازم خانگی در حال جذب شدن هستند که البته هنوز نمی توان به عنوان یک بازار کار بزرگ روی آن حساب باز کرد.
اگر قصد فعالیت شخصی در شرکت های خصوصی دارید، تنها عاملی که باعث موفقیت شغلی است، توانایی های شخصی شماست و می توان گفت که اسم رشته طراحی صنعتی هنوز برای کارفرمایان به اندازه ای جا نیافتاده است که به صرف داشتن این مدرک علاقه ای به جذب افراد داشته باشند. یک طراح در صورتی در بازار کار موفق است که بتواند توانایی های خود را در عمل ثابت کند که این موضوع نیاز به چند سال وقت و اجرای پروژه های موفق دارد.
4- کدام دانشگاه ها طراحی صنعتی دارند؟
دوره کارشناسی: دانشگاه تهران، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه الزهرا، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه هنر تبریز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه آزاد تهران و مشهد
دوره کارشناسی ارشد: دانشگاه تهران، هنر تهران، هنر تبریز، آزاد تهران و امیرکبیر.
5- در دوره کارشناسی طراحی صنعتی، چه مباحثی تدریس می شود؟
از سال 1374 وزارت فرهنگ و آموزش عالی یک چارچوب کلی برای دروس کارشناسی طراحی صنعتی در قالب 135 واحد درسی ارائه داده است که به شرح زیر می باشد. توضیح جزئیات هر درس نیاز به وقت و توضیحات بیشتری دارد که ان شاءالله در فرصت های آینده به تفکیک دروس بیان خواهد شد.
دوره کارشناسی:
دروس عمومی (20 واحد)
دروس پایه (42 واحد)
دروس اصلی (36 واحد)
دروس تخصصی (37 واحد)
دروس پایه شامل مبانی هنرهای تجسمی، کارگاه طراحی پایه، کارگاه عکاسی، هندسه، حجم سازی، مهندسی عوامل انسانی (ارگونومی)، هنر و تمدن اسلامی و آشنایی با هنر در تاریخ، مدل سازی، ریاضی، فیزیک و فرم و فضا است.
دروس اصلی شامل استاتیک، فیزیک نور و الکتریسیته، نقشه کشی صنعتی، تاریخ طراحی صنعتی، ارگونومی، ارزیابی تولیدات صنعتی، طرح اشیاء در تمدن اسلامی، اقتصاد و مدیریت تولیدات صنعتی، مواد و روش ساخت، جامعه شناسی صنعتی، طراحی با کامپیوتر و طراحی فنی است.
دروس تخصصی شامل مبانی طراحی صنعتی، فرم و فضا، مدل سازی، کارگاه طراحی، و 9 عدد پروژه طراحی صنعتی (شامل روند طراحی صنعتی، طراحی بسته بندی، طراحی سریع، طراحی مبلمان، حال و آینده، جامعه شناسی صنعتی، کار با کارخانه و...) و پروژه نهایی است.
از میان دروس ذکر شده تعداد زیادی از جمله فرم و فضا، حجم سازی، و کارگاه های طراحی (کارگاه های پلاستیک، چوب، فلز و...) از دروسی هستند که نیاز به فضای کارگاهی و کار عملی دارند.
دوره کارشناسی ارشد:
دوره کارشناسی ارشد 32 واحد است که نسبت به دوره کارشناسی بیشتر جنبه نظری داشته و نیازی به کارگاه های آموزشی ندارد. در این دوره دروس تخصصی شامل: زبان تخصصی، آشنایی با علوم و فنون جدید، روش های نوین تولید، آشنایی با طراحی صنعتی در دنیای امروز، طرح سنتی اشیاء، طراحی با کامپیوتر، طراحی صنعتی و انسان، هندسه تحلیلی، روش تحقیق و 3 پروژه تخصصی به همراه یک پروژه نهایی است. معمولا پروژه ها به گونه ای انتخاب می شود که مقدمات انجام پروژه نهایی فراهم شود.
6- آیا طراحی صنعتی در ایران دوره دکترا دارد؟
خیر. به دلیل نوپا بودن این رشته، در دانشگاه های ایران دکترای طراحی صنعتی وجود ندارد. ضمن اینکه به دلیل تخصصی شدن گرایش ها و تنوع علاقه ها و زمینه فعالیت افراد، در دانشگاه های خارج از کشور نیز دوره های دکترای طراحی به صورت گرایش های تخصصی ارائه می شود و رشته جامعی به عنوان طراحی صنعتی که در برگیرنده همه مباحث طراحی باشد، وجود ندارد.
7- برای تحصیل در رشته طراحی صنعتی در چه کنکوری باید شرکت کرد؟
رشته طراحی صنعتی در ایران زیر مجموعه گروه هنر است و برای تحصیل در مقطع کارشناسی (و کارشناسی ارشد)، باید در کنکور سراسری هنر شرکت کرد. قابل ذکر است که این رشته کنکور کاردانی به کارشناسی ندارد و برای کسب مدرک کارشناسی تنها باید در کنکور سراسری شرکت جست. رشته طراحی صنعتی از سال 1386 به صورت نیمه متمرکز ارائه می شود و این بدان معناست که داوطلبان پس از قبولی در مرحله تئوری در کنکور سراسری، باید نمره قبولی در مرحله عملی را نیز کسب کنند.
دروس تئوری لازم برای کنکور کارشناسی طراحی صنعتی عبارتند از:
- کارگاه هنر 1 و  2
- سیر هنر در تاریخ 1 و 2
- آشنایی با میراث فرهنگی و هنری ایران
- هنر و ادب فارسی
- مبانی هنرهای تجسمی
- تاریخ هنرایران
- تاریخ هنرجهان
- انسان، فضا، طراحی
- علم مناظر ومرایا
- طراحی 1
- طراحی 2
- آشنایی بابناهای تاریخی
- خط درگرافیک
- خوشنویسی
- مبانی تصویرسازی
- ترسیم فنی ونقشه کشی
- نمایش
- موسیقی
- عکاسی 1
- عکاسی 2
- آشنایی با رشته های مختلف هنری
- پایه و اصول صفحه آرایی
برای آشنایی با مرحله عملی کنکور کارشناسی طراحی صنعتی به مطالب زیر مراجعه نمایید:
http://www.newdesign.ir/search.asp?id=124&rnd=1532
http://www.newdesign.ir/search.asp?id=144&rnd=8763
http://www.newdesign.ir/search.asp?id=340&rnd=4037
 جام جهانی ۲۰۱۰   آلمان   اسپانیا   هلند ایتالیا
بقیه در ادامه مطلب
ادامه نوشته

خلاقیت در طراحی مبتکرانه وسایل منزل

خلاقیت در طراحی مبتکرانه وسایل منزل

 

وسایل منزل

وسائل منزل

وسائل منزل

وسائل منزل

وسائل منزل

وسائل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

وسایل منزل

 

ادامه نوشته

ایسر، داستان موفقیت یک برند از آسیا

ایسر، داستان موفقیت یک برند از آسیا

ACERایسر یک برند تایوانی با فعالیت بین المللی در زمینه کامپیوتر و الکترونیک است.Stan Shih و همسرش Carolyn Yeh که یک شرکت تجهیزات الکترونیک را راه اندازی کرده بودند، با تغییر نام شرکت در سال 1987 به نام شرکت ACER شناخته شد.

Stan Shih یک قهرمان ملی در تایوان و ایسر یک برند بین المللی موفق است. صنعت کامپیوتر همواره یکی از رقابتی ترین صنایع در دنیا بوده که همیشه شرکت های غول پیکری چون آی بی ام بر آن تسلط داشته اند. به نظر شما در چنین صنعتی یک شرکت کامپیوتری چگونه می تواند مقام سومین تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی (PC) در دنیا را از آن خود کرده و خود را به عنوان برندی مورد احترام معرفی نماید؟ چگونه این شرکت توانسته ذهنیت موجود در مورد برندهای بسیاری از کشورهای آسیایی که معمولاً برندهایی پایین تر از استاندارد تصور می شوند را تغییر داده و بر روی محصولاتش عبارت "ساخت تایوان" را ذکر کند؟

پاسخ این سوال، ایجاد یک تصویر ذهنی دقیق از یک برند قوی است. در ابتدای امر Shih متوجه شد که این کار چالش اصلی پیش روی شرکت است و لذا محصولات شرکت را در مرتبه ای بالاتر نسبت به سایر محصولات تایوانی از نظر جایگاه قرار داد. مثلاً در بدو ورود به بازار ژاپن، محصولات شرکتش را با همان قیمت محصولات ژاپنی به بازار عرضه کرد تا این ذهنیت که قیمت پایین تر محصولات این شرکت ناشی از کیفیت پایین آن است از بین ببرد، و این سیگنال مهمی بود که ایسر از خود ساطع کرد. چراکه محصولات با برند ایسر را از سایر محصولات متمایز می کرد.

کامپیوتر ایسر همواره مبالغ هنگفتی صرف تحقیقات و توسعه نموده تا به نوعی از تکنولوژی و شرکت های ژاپنی تبعیت کرده باشد. Shih باور دارد که بایستی برای ارزش آفرینی بر روی طراحی، محصولات پیشرو و محصولات حساس و استراتژیک صنعت تمرکز کرد. شرکت Shih بود که توانست کامپیوترهای خانگی PC را به عنوان یکی از لوازم خانگی ضروری در منازل جا انداخته و بدین وسیله رسالت سازمانی خود را به این صورت بیان کند: "تکنولوژی تازه محبوب همه کس، همه جا" تکنولوژی تازه به معنای جدید نیست بلکه به معنای بهترین، با ارزش ترین، کم ریسک ترین و بادوام ترین تکنولوژی است که بتوان آن را به همه پیشنهاد کرد. علاوه بر این تازگی تکنولوژی را می توان به نوآوری مبتنی بر تکنولوژی بالغ، با قیمت منطقی و دارای رابطه مناسب با کاربر به طوری که در هر جا محبوب همه باشد تعریف کرد. کامپیوتر ایسر سابقه طولانی در نوآوری مستمر دارد به طوری که این مسأله باعث قدرت هر چه بیشتر برند شده است.

کامپیوتر ایسر در صدد است تا با مشتری گرایی هر چه بیشتر PC ها را به عنوان محصولات الکترونیکی مصرفی که هر روز کاربردهای وسیع تری در حوزه ارتباطات، تفریحات و آموزش پیدا می کنند، جا بیاندازد. که در این راستا لازم است تا این شرکت به یک متخصص در محصولات الکترونیکی مصرفی تبدیل و وسایل محاسباتی شخصی تبدیل شود. Shih این مسأله را گذار از تکنولوژی محوری به مشتری محوری می داند. در واقع در صنعت کامپیوتر همیشه بیش از مردم بر محصولات تمرکز داشته و ایسر تلاش کرده تا جایگاه خود را به یک شرکت خدماتی مشتری محور و با سرمایه معنوی بالا تغییر دهد. که این مهم در شعار این شرکت نیز متبلور است: "ایسر پیوند دهنده تکنولوژی و انسان". از نظر Shih، سرمایه معنوی ارزش افزوده محصول است. که ایسر با بالا بردن ادراک مصرف کننده از مزایا یا ارزش یک محصول دانش و اطلاعات راجع به بسته بندی، طراحی، دسترسی، راحتی، سادگی و سایر ویژگی های محسوس محصولش این ارزش افزوده را ارتقا می دهد. و این گونه بود که ایسر توانسته کامپیوترهایش را از یک برند چند ملیتی به یک برند جهانی تبدیل کند و به همه مردم کمک کند تا از کار و زندگی خود لذت ببرند.

یکی از راه هایی که ایسر تلاش کرده تا ذهنیت های موجود نسبت به محصولاتش را در بین مخاطبان بهبود دهد و خود را به عنوان یکی از بازیگران اصلی این صنعت در دنیا مطرح کند، حضور هر چه بیشتر در عرصه بین المللی بوده که به طور مثال می توان از هزینه 10 میلیون دلاری این شرکت به عنوان اسپانسر بازی های آسیایی 1998 نام برد. یکی دیگر از راه های بهبود برند که توسط این شرکت مورد استفاده قرار گرفته مشارکت با شرکت های سایر کشورهاست که باعث شده تا ایسر به فلسفه "جهانی، دسترسی محلی" دست یافته و خود را برندی جهانی معرفی کند. البته باید اشاره کرد که این شرکت هنوز راه درازی برای تبدیل شدن از یک برند محلی و ملی به یک برند جهانی دارد. اگر چه ایسر برای شرکت های بزرگی مثل آی بی ام و برخی دیگر از شرکت ها کامپیوتر تولید می کند و در سال 1998 توانسته لقب سومین تولیدکننده کامپیوتر در دنیا را نصیب خود کند اما در مقام فروش جایگاه هشتم را کسب کرده است. اگر چه به اعتقاد شرکت این جایگاه اکنون به مقام هفتم ارتقاء یافته است. در بزرگ ترین بازار این صنعت یعنی آمریکا سهم بازار ایسر در سال 1998 کمتر از 5 درصد بوده است.

ایسر باید جایگاه خود را از یک تولیدکننده در کلاس جهانی و یک رهبر بازار در بعد محلی به یک بازیگر بین المللی تغییر دهد. اگرنتایج صرفاً در گرو آرمان گرایی و شور و اشتیاق Shih باشد تردیدی در موفقیت وجود نخواهد داشت اما مشتریان هستند که می توانند یک برند را جهانی کنند و لذا لازم است تا تصورات و ذهنیت های آنها را به طور مناسب تغییر داد.

منبع: http://tablighcity.com/articles/advertisement/brand/branding-17
+ ویرایش

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=690&rnd=7159

تاریخچه پیدایش جوراب

تاریخچه پیدایش جوراب

 

 

 یکی از مهم ترین البسه ای که هر روز توسط میلیاردها نفر بر روی کره ی زمین، از مرد و زن و پیر و جوان و خوش پوش و... پوشیده می شود، جوراب است. جوراب در صنایع مد و پوشاک جایگاه ویژه ای دارد و سیر تاریخی آن نیز اهمیت خاصی دارد. به نحوی که ساخت و تولید انبوه جوراب نایلونی زنانه، یکی از نقاط عطف صنایع پوشاک محسوب می شود.

پیدایش نخستین جوراب ها برمی گردد به یونان باستان. مردان کارگر و برده ها در دوران یونان و مصر باستان جوراب های بلند می پوشیدند و زنان رومی در خانه های خود نوعی جوراب ساق کوتاه به پا می کردند. جوراب های کوتاه نخی یا ابریشمی هم چندین قرن در چین و ژاپن استفاده می شد. این جوراب های ساق کوتاه در قرن دوازدهم در اروپا به جوراب های ساق بلند تبدیل شد. شلوارهایی که مردان می پوشیدند، بسیار چسبنده و تنگ شد که از کمر تا پایین پا را می پوشاند، مانند ساق های امروزی. زنان هم جوراب های بلندی می پوشیدند که در زانو با کش جوراب نگاه داشته می شد.

جوراب جوراب
نمونه جوراب های قدیمی مصری

بعد از سال 1545 جوراب های ساق بلند کش باف وارد مد شد که معمولا درزهای آن با طرح های ابریشمی پرکار تزئین شده بود. جوراب هایی با درزهای تزئین شده در طول دهه 40 و اوایل دهه 50 میلادی رایج و متداول بود.

اولین ماشین کشبافی را در سال 1589 در انگلستان ساخته شد و نکته ی جالب توجه این است که سازنده ی آن یک «کشیش» انگلیسی، به نام ویلیام لی، بود. در آن دوره جوراب های نخی و ابریشمی الیاف موردپسند و رایج میان مردم بود. در آن زمان راه های بسیار متفاوتی برای پوشیدن جورابی های ساق بلند وجود داشت. گاهی اوقات در فصل های سرد چندین جفت جوراب ابریشمی را باهم می پوشیدند. در قرن هفدهم زمانی که چکمه های بزرگ به دنیای مد وارد شد، نوعی پاپوش کتانی زیر چکمه پوشیده می شد تا از جوراب ابریشمی محافظت کند.
 
مردان تا اواخر قرن هجدهم جوراب های بلند ابریشمی به همراه کش و بند جوراب می پوشیدند، اما از آن زمان به بعد شلوارهای بلند و جوراب های کوتاه پدیدار شد که تا حالا همچنان مد باقی مانده است.

در قرن نوزدهم جوراب های نخی ساخته شده با ماشین، در دسترس خانم ها قرار گرفت. بعد از جنگ جهانی اول (1914-1918)، دامن های کوتاه مد شد و ساق ها و جوراب های بلند ابریشمی دوباره رایج شد و ثابت کرد که فشن و طول دامن، مدل جوراب را تعیین می کند.

با کشف جوراب های نایلونی در دهه 30 و 40، استفاده از جوراب های ابریشمی در میان خانم ها رنگ باخت و جوراب های نایلونی مد شد. پس از جنگ جهانی سرانجام جوراب های نایلونی جانشین جوراب های ابریشمی شد. اما الیاف دیگری مانند ریون هم وجود داشت.

نخستین جوراب نایلونی در 15 می سال 1940 در فروشگاه های نیویورک عرضه شد و بیش از 780 هزار جفت از آن در روز اول فروخته شد! در سال اول 64 میلیون جفت جوراب تایلونی در آمریکا به فروش رسید.

جوراب و ساق های نایلونی که بعد از جنگ جهانی دوم (1939-1945) متداول شد و به طور کامل جایگزین جوراب های ابریشمی شد، تا اواخر دهه 1960 معمولا درز داشت. آنها بافتی یکدست داشت و کشباف و چسب بدن بود.
در اویل دهه 60 جورابی های یکپارچه و بدون درز کفی دار، به سرعت جایگزین جوراب های چسبان درزدار شد. این جوراب ها در ماشین های کشبافی مدور بافته می شود و با محکم کردن و بستن کوک ها شکل می گیرد. ضخامت جوراب با تعداد کوک های هر ردیف تعریف می شود.

در دهه 60 در غرب دامن های خیلی کوتاه مد شد و بسیاری از خانم ها ترجیح دادند تا به جای پوشیدن جوراب از ساق جورابی های بلند استفاده کنند. خیلی از خانم ها به جای پوشیدن جوراب به ساق جورابی های بلند رو آوردند. در نتیجه برای رقابت با ساق ها، طول جوراب ها خیلی بلندتر از معمول شد تا برای پوشیدن با دامن های کوتاه مناسب باشد، اما در اثر این تغییر جوراب ها به کلی از مد خارج شد و جای آن را ساق جورابی ها گرفتند. که البته این مورد فقط در برخی از کشورهای غربی رخ داد.

در حقیقت ساق جورابی های نایلونی زیبا و ظریف در دهه 1960 خیلی رایج شد. در حالی که در طول 400 سال پیش از آن جوراب های ساق بلند بر مد مسلط بود. پس از دهه ی 60 میلادی، تحول چندانی در زمینه صنایع تولید جوراب رخ نداد و تا امروز جوراب های زنانه و مردانه فقط به تناسب مدهای روز تغییر کرده اند.

در سال های اخیر جوراب های ساق بلند بازهم مد و رایج شده است و در راهروهای فشن و مجلات دیده می شود.

منبع: http://www.nc-links.blogfa.com/post-3.aspx
+افزودن تصاویر

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=667&rnd=4059

خلیج همیشه فارس

خلیج فارس یا عرب ؟ 

 

رای گیری عرب ها برای تغییر نام خلیج فارس


به تازگی عرب ها یک نظر سنجی برای  تغییر نام خلیج فارس

 

با نام مجعول خلیج ع ر ب ی و پیشنهاد آن به گوگل راه اندازی کرده اند

 

 

به لینک زیر بروید ودر این رای گیری شرکت کنید و به خلیج فارس رای دهید

 

http://www.persiano rarabiangulf. com


این مطلب را حداقل برای 15 نفر ایمیل کنید کنید با هر کسی که می شناسید

 

وحید چوپانکاره Vahid Choopankareh

وحید چوپانکاره Vahid Choopankareh

دکتر وحید چوپانکارهطراحی پیش از آنکه منجر به خلق محصولات جدید شود طراح و زندگی او را دگرگون می کند. نوع نگرش طراحان به پیرامونشان ریزبینانه و ظریف است. وحید چوپانکاره از آن دست طراحانی است که اگر در یک بعدازظهر فارغ از کار و دانشگاه با او گپی صمیمانه بزنید درک خواهید کرد که تفکرات او در زمینه طراحی فراگیر (Universal Design) تا چه حد در زندگی او تأثیر گذاشته و رفتار روزمره اش نیز متأثر از این تفکر در طراحی است. آنچه در ادامه خواهید خواند، گفتگوی صمیمانه طراحی صنعتی ایرانی است با استاد وحید چوپانکاره، دکترای طراحی صنعتی و استاد دانشگاه تهران.

بیوگرافی:
وحید چوپانکاره متولد 1340- شهر مشهد
دانشجوی اولین دوره رشته طراحی صنعتی، در سال 62 پس از پشت سرگذاشتن کنکور وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و مطابق اسناد ثبت شده، اولین فارغ التحصیل رشته طراحی صنعتی در سال 67 می باشد.

برای ادامه تحصیل در سال 68 به کشور آلمان رفت و در دانشگاه اسن (University of Essen) که امروزه آن را با مرکز طراحی معروفش (Red Dot) می شناسیم، برای فوق لیسانس پذیرش گرفت. پروژه دوره فوق لیسانس را با طراحی مبلمان شهری زیر نظر پروفسور لنگیل (Prof. Lengyil) ریاست وقت انجمن طراحان صنعت آلمان (VDID)، به پایان رساند و پس از آن در دوره دکتری از دانشگاه وپرتال (University of Wuppertal) پذیرش گرفت که پروژه پژوهشی این دوره، طراحی برای معلولین و سالمندان با نگرش (Universal Design) بود.

دوران اقامت و تحصیل ایشان در آلمان نزدیک به 16 سال به طول انجامید و علت آن مطلوب بودن شرایط مطالعه و تحقیق بود که این فرصت را برای ایشان ایجاد می کرد تا به درک بهتری از مسائل برسند و شناخت بیشتری در زمینه دیزاین و طراحی فراگیر پیدا کنند.

علاقه شخصی ایشان به مسائل تئوری و پایه ای در طراحی و پیگیری و مطالعات 16 ساله در کشور آلمان سبب شده تا امروز وحید چوپانکاره در ایران به دنبال تعلیم شاگردان با سواد در طراحی و تلاش در جهت بالا بردن سطح دانش آکادمیک دانشجویان باشد و با وجود شرایط نه چندان مطلوب کار در دانشگاه همچنان تمایل به ادامه همکاری با گروه طراحی صنعتی هنرهای زیبا را داراست.

- آیا سایت یا وبلاگ دارید؟
مطالبم را در یک وبلاگ به آدرس http://tigadesign.blogfa.com/  می نوشتم که بیشتر آنها نتایج مطالعات بعد از پایان دفاع از تزم بود که یک فعالیت 6 ماهه بود. اکنون به علت مشغله زیاد حضورم در آنجا کم رنگ شده است.

- تایگا به چه معنی است؟
جنگل های سردسیری کاج

- از بهترین و دوست داشتنی ترین کارتان برایمان بگویید؟
به واسطه زندگی دانشجویی در آلمان، عمده کارهای من هم دانشجویی بود و کار اجرایی بارزی در این چند سال نداشته ام و وقتم را به مطالعه و بالا بردن سطح دانش تئوریک گذراندم. طراحی داخلی دو فروشگاه لباس در شهر دوسلدورف از کارهای حاشیه ای این دوران بود.

 

اما در دوران تحصیل طراحی یک صندلی مقوایی که از ترکیب دو حرف S بود و بدون هیچ اتصالی درون هم قرار می گرفتند، طراحی تابلوهای راهنما، نرده های ترافیکی و پروژه مبلمان چند منظوره خیابانی مرتبط به دوره فوق لیسانس از جمله کارهای مطلوب و دوست داشتنی من بودند. کارهای دیگری که به آنها پرداختم طراحی بخاری برقی فن دار، جالباسی فلزی و طراحی لوگو و هویت مشترک در ذهنم ماندگارتر شده اند.

- معمولاً کجا فکر می کنید و به پیدا کردن راه حل مشکلات محیط زندگی می پردازید؟
تقریباً همه جا و در همه لحظات، در اتوبوس شرکت واحد، تاکسی و آخر هفته ها در طبیعت و در خانه. به طور کلی من همیشه به دنیای مصنوع می اندیشم و با دوربینم از مشکلات سطح شهر که به دست طراحان حل می شود عکس می گیرم. وقتی طراح شدی فکر کردن به مشکلات و راه حل آنها جزء برنامه های زندگیت خواهد شد. دانشجویان نیز باید به محیط مصنوع خود مسلط شوند، خوب ببینند و بتوانند مشکلات را درک کنند و بشناسند.

- درباره سبک در طراحی و جایگاه آن:
سبک از بخش هنر آمده است؛ ولی طراح صنعت در درجه اول برای مشکل راه حل ارائه می دهد و باید منطقی و جواب گو باشد و سبک در اولویت بعدی است.

سبک با موضوع رابطه تنگاتنگ دارد مثلاً ممکن است محصولی در غالب سبک (های- تک) زیبا و متناسب باشد اما یک محصول دیگر در این سبک نگنجد. پس بهتر است که موضوع خودش سبک خودش را مشخص کند. گاهی طراحان خودشان یک سبک می شوند. یعنی طراح با سبک یکی شده است؛ مثل کولانی. براساس فلسفه ی او مشکل باید اینگونه و با فرم های ارگانیک حل شود. اما شاید، اسم های دیگری بر سبک کار او بگذاریم.

- دوست دارید برای کدام قشر طراحی کنید؟
من برای جامعه انسانی طراحی می کنم. پزشک فقط مشتریان پول دار را مداوا نمی کند و اگر روزی چنین کند در لباس پزشک خیانت کرده است. من نیز به عنوان طراح طیف وسیعی از مردم را مقابل رویم دارم و باید طرح من برای همه جواب گو باشد و به نظر من حل مشکل مهم تر است، نه قشری که برای آن طراحی می شود. اما برای موضوعات مورد بحث صرفاً جهت مشخص شدن سیر طراحی ممکن است قشری را معین کنم.

- تحت تأثیر معمار یا طراح خاصی از گذشته یا امروز هستید؟
تحت تأثیر که نه؛ اما کارهای دیتر رامز و آلسی را می پسندم. این دو طراح فقط نمونه هایی اند که نام می برم. اما در کل تمام طراحانی که در راستای اهداف انسانی و زیباتر کردن محیط زندگی موفق باشند را می ستایم.

- ویژگی بارز یک طراح چیست؟
طراحی باید بتواند مسائل ریز و جزئی و روزمره ی زندگی را حل کند.

- آیا طرح باید آرزو درست کند؟
این یک دستورالعمل نیست. ما در دنیای واقعی زندگی می کنیم. پس باید برای این دنیا طراحی کنیم نه اینکه به دنبال ساخت چیزی دست نیافتنی باشیم.

- کمبودهای طراحی صنعتی ایران؟
ضعف در مسائل تئوریک که به مطالعات بر می گردد و نبود کتب آموزشی مناسب و عدم شناخت کافی صاحبان صنعت از این تخصص.

- کتاب هایی که یک طراح باید بخواند:
حدی برای طراح قابل تصور نیست. طراح باید هر چیزی را بخواند چون در آنها توصیف رفتار و فرهنگ است. سخن از معماری و طرح است و در مجموع حتی یک رمان هم می تواند به ما آموزش دهد و طراح می تواند از درون کتاب ها به شناخت فرهنگ و رفتار انسان ها دست یابد. اگر کمی دقیق شویم می بینیم که در اطراف ما پر از کتب نانوشته است. آدم های اطراف ما منبع خوبی برای درک مسائل هستند. کافی است به آنها دقت کنیم و آنها را هم بخوانیم.

- آیا خلاقیت ذاتی است؟
خلاقیت هم ذاتی است هم قابل یادگیری. در واقع هسته ای است در نهاد آدمیان که باید تربیت شود. مثل سواد است که باید یاد گرفت، اگر الفبا را نیاموزی تا آخر عمر بی سوادی و اگر آن را بیاموزی راه یادگیری سایر علوم برایت باز می شود.

دکتر وحید چوپانکاره

- دانشگاه چه قدر یک نفر را طراح می کند؟
دانشگاه مسیر درک بهتر است. اینکه حتی یک دانشجو بعد از چند ترم به این نتیجه می رسد که درون دانشگاه چیزی نیاموخته و یا بیرون از دانشگاه هم می توان این مطالب را آموخت، در واقع این ذهنیت نتیجه حضور در دانشگاه است. دانشگاه این موقعیت را ایجاد می کند که در میان افرادی قرار بگیری که مثل تو و هم رشته تو هستند و در خیلی مسایل با تو مشترکند و این موقعیت بسیار خوبی جهت بحث و تشریک مساعی است و چنین فرصتی معمولا در خارج از دانشگاه برای کسی به وجود نمی آید. دانشگاه توان تئوریک افراد را بالا می برد، دانشگاه به فرد روش تحقیق را می آموزد و او را صاحب نظر و متخصص در رشته اش می کند. دانشگاه در نهایت فرد را آماده می کند تا در محیط حرفه ای بیرون وارد شود و قبول مسئولیت و وظیفه کرده و آنچه در تئوری آموخته، روز به روز با کسب تجربه وزین تر نماید.

- خاطره ای از دوران کودکی:
به خاطر دارم که سعی می کردم کارها را متفاوت انجام دهم در دوران دبستان چای را با کاکائو دم می کردم که البته نه خودم و نه کسی دیگر حاضر به خوردن آن نبود. یا تخمه را با روغن تفت می دادم که آن هم نتیجه جالبی در برنداشت.

- کتاب مورد علاقه:
سال هاست که کتاب فارسی غیر مرتبط با رشته ام نخواندم و بیشتر وقتم را روی کتب تخصصی می گذارم از خواندن کتاب های Product Design و Design basic لذت می برم.

- هنرمند مورد علاقه:
هر کس که بر محیط اطرافش تأثیر مثبت بگذارد. کسانی که مراوده با آنها زندگی را لذت بخش می کند، به عنوان نمونه علی نصیریان.

- اگر طراح نبودید...؟
تا دیپلم که مطابق روال منطقی، امسال بخون برو سال بعد بودم و توی سربازی به فکر طراحی اسلحه افتادم. اما برای کنکور از بین معماری و طراحی صنعتی انتخاب کردم و آشنایی من هم با رشته طراحی صنعتی از خواندن چند کتاب که خیلی مختصر و کلی توضیح داده بودند ناشی می شد. به عنوان مثال توضیح سرگذشت یک سری از وسایل روزمره مانند پروسه تولید یک زیپ برایم جالب بود.

- در تهران چه چیز ارزش وقت صرف کردن دارد؟ (شاید این سؤال و جواب دکتر چوپانکاره بیش از هر چیزی دیگری نشان دهد که ایشان تا چه حد در کار و زندگی متأثر از طراحی فراگیر هستند.)
از همه چیز و همه جا می توان به گونه ای مثبت بهره برد. حتی در صف نان هم می شود از حرف آدم ها و رفتار آنها استفاده کرد. چون سال ها دور از ایران بودم، این حرف ها کمک می کند که رفتارشناسی کنم و به مردم نزدیک تر شوم.

- جایی که دوست دارید زندگی کنید؟
نیما یوشیج می گوید دنیا خانه من است. بهتر است انعطاف پذیر باشی و لطافت داشته باشی. وقت کم است سرگردان نباش.

- دوست دارید چه هدیه ای دریافت کنید؟
کتاب در زمینه طراحی به زبان آلمانی

- از چه چیزی در آینده هراس دارید؟
تسلیم زندگی هستم و با اتفاقات کنار می آیم. اما شاید نتوانم با مسائل عاطفی به سادگی کنار بیایم.

- بدترین بدشانسی زندگی؟
اعتقاد به بدشانسی ندارم. اما به این مسأله خیلی اعتقاد دارم که از هر دست بدی از همون دست پس می گیری. بنابراین سعی می کنم کسی را نرنجانم.

- نظر شما راجع به سایت طراحی صنعتی ایرانی:
فعالیت سازنده و مفیدی را شروع کردید با تمام توانتان به این کار ادامه دهید. مخاطبان عام را هرگز فراموش نکنید. بازتاب کننده مسایل حرفه ای بیرون از دانشگاه به دانشجویان باشید. اگر جامعه طراحان را برای مصاحبه انتخاب می کنید در بخشی هم نظر سایرین را نسبت به طراحان جویا شوید.

- حسن ختام:
انیشتن می گوید: برای دو چیز نمی توان حدی تصور نمود، جهان و حماقت بشر. البته در خصوص مورد اول مطمئن نیستم...

تهیه شده در: http://www.newdesign.ir/search.asp?id=418&rnd=4868

آل پاچینو

آلفردو جیمز «اَل» پاچینو

 

al pacino

آلفردو جیمز «اَل» پاچینو (زادهٔ ۲۵ آوریل ۱۹۴۰) هنرپیشه آمریکایی و از برندگان جایزه اسکار است.

 

زندگی

 

آلفردو جیمز پاچینو در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش سالواتور پاچینو (زاده شهر کورلئونه) کارمند شرکت بیمه و مادرش رز پاچینو (دارای تبار آمریکایی-ایتالیایی) خانه‌دار بود. والدین او هنگامی کودکی او از هم جدا شدند. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیل بودند.

وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از زندگی‌اش نمی‌گذشت، مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذت‌بخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آن‌جا اقامت کند.

 

بازیگری

 

al pacino

 

 

دهه ۱۹۷۰

ورود او به عرصهٔ بازیگری را باید سال ۱۹۶۹ دانست. پاچینو در این سال در فیلم ناتالی و من بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در وحشت در نیلی پارک را پذیرفت. اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم پدرخوانده گرفت و نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد. در ابتدا کاپولا جک نیکلسون را برای ایفای نقش در پدر خوانده انتخاب کرد اما نیکلسون این پیشنهاد را رد کرد چراکه به گفته خودش نقش یک ایتالیایی را باید یک ایتالیایی بازی کند و با این کار ناخواسته بزرگترین شانس زندگی پاچینو را به او بخشید. پاچینو برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که به آن نرسید.

دهه ۱۹۸۰

در سال ۱۹۷۳ او در فیلم‌های مترسک و سرپیکو بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش فرانک سرپیکو افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا می‌کند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزهٔ گلدن گلوب را به سبب بازی در سرپیکو به وی اهدا کردند.

از دیگر بازی‌های چشمگیر پاچینو می‌توان به حضورش در فیلم‌های پدرخوانده ۲ (۱۹۷۴بعد از ظهر سگی (۱۹۷۵) و فیلم و عدالت برای همه (۱۹۷۹) اشاره کرد. پاچینو برای بازی در همه این فیلم‌ها نامزد اسکار شد ولی بدان دست نیافت. او می‌گوید: «من برای اسکار بازی نمی‌کنم، چون بازیگری عشق من است، عشقی که هرگز نمی‌توانم رهایش کنم».

او برای بازی در فیلم هایی چون کرامر علیه کرامر (۱۹۷۹اینک آخرالزمان و متولد چهارم جولای (۱۹۸۹) دعوت شد ولی او این پیشنهادها را قبول نکرد. هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد: «من با تو به جنگ نخواهم آمد».

دهه ۱۹۹۰

دههٔ ۱۹۹۰ را برای باید دههٔ نوینی برای پاچینو دانست، زیرا او که پس از بازی در فیلم انقلاب (۱۹۸۵) مبتلا به ذات الریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود، در فیلم دریای عشق (۱۹۸۹) بار دیگر خوش درخشید. از فیلم‌های معروف او در این دهه می‌توان به دیک تریسی، پدرخوانده ۳ (۱۹۹۰فرانکی و جانی (۱۹۹۱گلن گری گلن راس (۱۹۹۲راه کارلیتو (۱۹۹۳التهاب (۱۹۹۵تالار شهر (۱۹۹۶وکیل مدافع شیطان، دنی براسکو (۱۹۹۷) و خودی (فیلم) (۱۹۹۸) اشاره کرد. اما برترین فیلم او در این دهه، بوی خوش زن در سال ۱۹۹۲ است که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد. او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان می‌کند. علاوه بر جایزهٔ اسکار، جایزه گلدن گلاب نیز برای این فیلم از سوی منتقدان، به او اعطا شد. زمانی که نقش شیطان در فیلم وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷) را ایفا کرد، همه بزرگان، نامداران و تماشاگران سینما و مردم عادی او را نابغه خواندند.

در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن گوتام جایزه ویژهٔ یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پیش از آن نیز از سوی فستیوال بین المللی فیلم سن سباستین اسپانیا، جایزه مشابهی به او اهدا شد.

سال ۲۰۰۰ به بعد

او در سال ۲۰۰۲ در فیلم بی خوابی نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفه‌ای است. تاجر ونیزی (۲۰۰۴) را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست.

 

 

زندگی شخصی

 

al-pacino-pic.jpg Al Pacino image by yuecookie

 

پاچینو تاکنون ازدواج نکرده‌است اما دارای سه فرزند است که یکی از آنان دختری به نام جولی ماریاست (متولد ۱۹۸۸) که در پی رابطهٔ چندین ساله‌اش با مربی بازیگری آموزشگاه لی استراسبرگ، «جن ترنت»، به دنیا آمد و دو فرزند دیگرش دوقلوهایی با نام‌های انتون و اولیویا هستند (متولد ۲۰۰۱) که آن‌ها نیز ثمرهٔ رابطه ناموفقش با «بورلی دی آنجلو» بودند.

آل پاچینو در زندگی شخصی خود چیزی برای مخفی کردن ندارد و شاید به همین دلیل نزد مطبوعات و روزنامه‌نگاران از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است. او انسانی وارسته و درستکار است که همواره تلاش دارد به همنوعان خود، آن هم به هر شکل ممکن کمک نماید و همین موضوع سبب شده تا وی دوست‌داشتنی باشد.

نقل‌قول‌ها

دانیل دی لوویس:

« آل پاچینو به دنبال اسکار نیست بلکه این اسکار است که به دنبال آل پاچینو می‌گردد.  »


فرانسیس فورد کاپولا:

« اگر کارگردان نمی‌شدم دوست داشتم یک پاچینو می‌بودم.  »

فیلم‌شناسی

  • ناتالی و من(1969)
  • وحشت در نیدل پارک(1971)
  • پدرخوانده(1972)
  • مترسک(1973)
  • سرپیکو(1973)
  • پدرخوانده ۲(1974)
  • بعدازظهر سگی(1975)
  • بابی دیرفیلد(1977)
  • عدالت برای همه(1979)
  • گشت زنی(1980)
  • نویسنده! نویسنده!(1982)
  • صورت زخمی(1983)
  • انقلاب(1985)
  • دریای عشق(1989)
  • بدنام محلی(1990)
  • دیک تریسی(1990)
  • پدرخوانده ۳(1990)
  • فرانکی و جانی(1991)
  • گلن گری گلن راس(1992)
  • بوی خوش زن(1992)
  • راه کارلیتو(1993)
  • دو روی سکه(1995)
  • مخمصه(1995)
  • در جست و جوی ریچارد(1996)
  • شهرداری(1996)
  • دنی براسکو(1997)
  • وکیل مدافع شیطان(1997)
  • محرم راز (The Insider)(1999)
  • هر یکشنبهٔ موعود(1999)
  • کافه چینی(2000)
  • بی‌خوابی(2002)
  • سیمونه(2002)
  • مردمی که میشناسم(2002)
  • نوآموز(2003)
  • گیگلی(2003)
  • فرشتگان در آمریکا(2003)
  • تاجر ونیزی (فیلم، ۲۰۰۴)
  • دو نفر برای پول(2005)
  • سیزده یار اوشن(2007)
  • ۸۸ دقیقه(2008)
  • قتل منصفانه(2008)
  • Salomaybe?(2009)
  • تو جک را نمیشناسی(2009)
  • (2010) Mary Mother of Christ*

The Humbling (2011*)

جوایز

  • ۱۹۷۲ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - پدرخوانده
  • ۱۹۷۳ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - سرپیکو
  • ۱۹۷۴ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - پدرخوانده ۲
  • ۱۹۷۵ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - بعدازظهر سگی
  • ۱۹۷۹ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - عدالت برای همه
  • ۱۹۹۰ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - دیک تریسی
  • ۱۹۹۲ - نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - گلن گری گلنراس
  • ۱۹۹۲ - برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - بوی خوش زن
  • ۱۹۷۵ - برنده جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش اول مرد - بعدازظهر سگی.
  • ۱۹۷۵ - برنده جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش اول مرد - پدرخوانده ۲.
  • ۲۰۰۳ - برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد - فرشتگان در آمریکا.
  • ۱۹۹۲ - برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد - بوی خوش زن.
  • ۱۹۷۳ - برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد - سرپیکو.
  • ۲۰۰۷ - تقدیر از او در مراسم AFI به خاطر یک عمر تلاش در عرصه سینما و بازیگری

رابرت دنیرو  Robert De Niro

 

رابرت دنیرو  Robert De Niro

 

رابرت دنیرو  Robert De Niro

 

رابرت دنیرو (به ایتالیایی: Robert De Niro) ‏(۱۷ اوت ۱۹۴۳) بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده ایتالیایی-آمریکایی است. او تاکنون دوبار جایزه اسکار را برای فیلم های گاو خشمگین و قسمت دوم فیلم پدرخوانده بدست آورده است. رابرت دنیرو به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و استثنایی ترین بازیگران تاریخ سینما شناخته می‌شود.او تا کنون ۶ بار نامزد جایزه اسکار شده است.وی به طور معمول در نقش های انعطاف ناپذیر ظاهر می‌شود و متناوباً با کارگردان مارتین اسکورسیزی همکاری دارد.

 

 

اوایل زندگی

 

رابرت دنیرو در هفدهم اوت سال ۱۹۴۳ در نیویورک بدنیا آمد. والدین رابرت هنرمند بوده‌اند. او کودکی‌اش را در محلهٔ «ایتالیای کوچک»[۳] نیویورک گذراند. ده ساله بود که کارش را با تئاتر آغاز کرد و در نمایشنامه «جادوگر شهر اُز» هنرنمایی کرد و بعدها به کلاس بازیگری لی استراسبرگ رفت و بازیگری را نزد او آموخت و بدین ترتیب بود که به بازیگری متد اکتینگ تبدیل شد، سبکی که مارلون براندو وجیمز دین آغازگران آن بودند و با رابرت دنیرو و داستین هافمن به اوج قدرت خود رسید. باید گفت که او بازیگری درونگراست و بازیهای تأثیرگذار او منبع الهام بسیاری از بازیگران بوده‌است.

 

دوران بازیگری

 

 

رابرت دنیرو

 

دنیرو خیلی زود با تیم مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپولا آشنا شد. این کارگردانان که همچون رابرت دنیرو اصل و ریشه‌ای ایتالیایی داشتند تصمیم بر ایجاد موجی از فیلم‌های انتقادی از سیستم سرمایه‌داری و جو بی‌خیالی حاکم بر آمریکا گرفتند. علمدار این موج کاپولا بود. اما مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو تیم هماهنگی از آب درآمدند. فیلم‌های زیادی نیز تهیه و چند فیلم نیز کارگردانی کرده‌است مانند یک داستان برانکسی که فیلم بسیار زیبایی از آب در آمد.

 

مارلون براندو در مورد او گفته‌است: «به گمان من حتی خود دنیرو هم نمی‌داند که تا چه حد مهارت دارد.» او در سال ۲۰۰۸ جایزه دوربین طلایی را به خاطر یک عمر حضور جاودان در عرصه سینما تحت عنوان شاهکار جهانی در برلین از دستان مارتین اسکورسیزی دریافت کرد. باید گفت که مارلون براندو و دنیرو دو نفری بودند که به خاطر بازی درخشانشان در نقش دون ویتو کورلئونه موفق به دریافت جایزه اسکار گشتند که از دیدگاه بسیاری از منتقدان ماندگارترین نقش تاریخ سینماست [۱] بسیاری از منتقدان او را تواناترین بازیگر تاریخ سینما می‌دانند و این هیچ اغراق و بزرگنمایی نیست زیرا دنیرو در بسیاری از ژانرهای سینمایی نقش آفرینی کرده است برای مثال می‌توان در سینمای وحشت آثاری همچون فرانکشتاین و موهبت الهی را نام برد و در سینمای کمدی هم شاهکاری همچون سلطان کمدی را که درآن مقابل غول دنیای کمدی آن عصر یعنی جری لوئیس نقش آفرینی می‌کند را نام برد و آثار دیگری همچون ملاقات با والدین و ملاقات با فاکرها و در ژانر ورزشی هم وی در اثر جاودان مارتین اسکورسیزی یعنی گاو خشمگین نقش آفرینی کرده است که از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران سینمایی بهترین اثر ورزشی سینماست[۲] و همچنین از دیدگاه AFI (انیستیتوی فیلم آمریکا) پس از همشهری کین، پدرخوانده و کازابلانکا بهترین فیلم تاریخ سینما است[http//www.afi.com] اما در سبک گانگستری هم دنیرو شاهکاری دیگر همچون رفقای خوب اثر اسکورسیزی و تسخیرناپذیران اثر بیاد ماندنی برایان دی پالما را داراست.

 

 

مروری بر چند فیلم

 

 

رابرت دنیرو

 

 

مهم‌ترین فیلم‌های رابرت دنیرو را اسکورسیزی کارگردانی کرده‌است و شاید بتوان بازی دنیرو در نقش «تراویس بیکل» را الگویی برای کل بازیگری وی در نظر گرفت. عنوان این فیلم راننده تاکسی بود و دنیرو در نقش یک سرباز از جنگ برگشته که بعلت بیداری ذهنی و دیدن زندگی کثیف مردم قادر به خوابیدن نیست در مؤسسه تاکسی‌رانی مشغول بکار می‌شود و با دردمندی حاضر به مسافرکشی شبانه در محله «هارلم» نیویورک می‌شود. تراویس پس از اندکی متوجه فجایعی که در خیابان‌ها و در بطن مردم در جریان است می‌شود و با وجود حالت انفعالی که دارد تصمیم به برطرف کردن این مشکلات می‌نماید. روشهای او خشونت بار است و نهایتاً تنها قادر به بازگردانیدن جودی فاستر (که در سن ۱۴ سالگی نقش یک فاحشه را بازی می‌کرد) به خانه می‌گردد. حس انزوای تراویس تا مدتهای مدیدی بر بازی دنیرو سنگینی می‌کرد. البته دنیرو بازیگری چیره دست است و با ایفای نقشهای متفاوتی پس از این فیلم سعی در دور شدن از کارکتر تراویس داشت.

دنیرو برای بازی در نقش جیک لاموتا (بوکسور موفق آمریکایی در دهه ۱۹۴۰ و اواسط ۱۹۵۰)در فیلم گاو خشمگین برنده اسکار بازیگری گردید. او برای ایفای نقش جیک لاموتا ۲۵ کیلوگرم وزن اضافه کرد و ضرب المثل بازیگری گردید. [۱] فیلمهای خوب دنیرو بسیارند. روزی روزگاری در آمریکا یک اودیسه بود. شکارچی گوزن یک فیلم انتقادی محشر از جنگ ویتنام بود. بیداری‌ها فیلمی در مورد یک بیمار فلج ذهنی بود که دنیرو نقش او را بخوبی ایفا کرد. تنگه وحشت یک فیلم تکان دهنده در مورد وحشت از انتقام بود. دنیرو برای این فیلم دندان‌های خود را با اورتودنسی به هم ریخت و تنش را با جوهر گیاهی (که بعدها جذب بدن می‌شد) کلاً خالکوبی کرد تا نقش یک جنایت کار جنسی را بازی کند. دنیرو در بیش از هشتاد فیلم بازی کرده‌است. دنیرو همچنان در حال بازی در فیلم‌های مختلف است. جدیداً در فیلم‌های اسکورسیسی بازی نکرده‌است. او توانست بر بیماری پروستات خود غلبه کند. در فهرست جدید موسسه فیلم آمریکا که در سال 2007 منتشر شد فیلم گاوخشمگین در رده 4 امین فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت. او همکنون 66 ساله است و همچنان باقدرت به کار خود ادامه می‌دهد. درسالهاي اخيردر ايران تماشاگران، بسياري از آثار او را از طريق شبكه ويدئويي تماشا كرده اند .دوبلورهاي او تاكنون مرحوم ايرج ناظريان ، حسين عرفاني ،بهرام زند،منوچهر اسماعیلی،خسرو خسروشاهی،چنگيز جليلوند و منوچهر والي زاده بوده اند.

سبک و ویژگی‌های بازیگری دنیرو

 

 

رابرت دنیرو  Robert De Niro

 

 

در حقیقت «رابرت دنیرو» سه ویژگی دارد که او را میان بزرگان بازیگری کم نظیر می‌کند. نخست اینکه سبک بازی و فرو رفتن او در نقش‌ها به گونه‌ای است که کمترین اثری از شخصیت خودش باقی نمی‌گذارد، بدین معنا که او چنان شخصیت‌های جدید و متفاوتی خلق می‌کند که در رفتار، حرکات، نگاه و سخن گفتن هیچ شباهتی با «رابرت دنیرو» واقعی ندارند.

از این رو شخصیت‌های مختلف وی در فیلمها تفاوت چشمگیری باهم داشته و اثری از تکرار در آنها دیده نمی‌شوند. برخلاف وی «آل پاچینو»، «جک نیکلسون»، «جین هاکمن» و برخی دیگر علیرغم بازی‌های بیادماندنی شان، به گونه‌ای در نقش فرو می‌روند که شخصیت شناخته شده شان تا حدی قابل تشخیص است. اما«آل کاپون» در «تسخیرناپذیران» جز شباهت ظاهری هیچگونه نقطه اشتراکی با «سام» در فیلم «رانین» ندارد. تماشاگری که چندان پیگیر فیلمهای دنیرو نیست ممکن است به هیچ وجه متوجه نشود که نقش «لویی گارا» در «جکی براون» و «ویتوکورلئونه» در فیلم «پدر خوانده۲» را یک نفر بازی کرده‌است. «تراویس بیکل» عصبی و نچسب «راننده تاکسی» کجا و «نیل مکسالی» خونسرد و قابل اعتماد «مخمصه» کجا؟ «دنیرو» در چنان عمقی از نقش فرو می‌رود که دیگر خود او را نمی‌بینیم و این یکی از ویژگی‌های بی نظیر بازیگری است. ویژگی دیگر بازیگری وی، سبک مینی مالیستی اوست، در حالی که بسیاری از بازیگران با نمایش اغراق آمیز و همه جانبه ویژگی‌های یک شخصیت، به معرفی فرو می‌پردازند، دنیرو تا آنجا که می‌تواند شخصیت را کمتر «نمایش» می‌دهد زیرا بر این باور است که:«ما در زندگی واقعی تلاش نمی‌کنیم احساسات مان را نشان دهیم بلکه بیشتر در پی پنهان کردن آن هستیم». از اینروست که در عرصه بازیگری نیز در نمایش احساس و اندیشه شخصیت‌ها از طریق حرکت، نگاه و سخن خست به خرج می‌دهد. بهترین نمونه برای این سبک از بازی «دنیرو» را می‌توان در فیلم «مخمصه» دید. اگر چه این سبک بازیگری وی در فیلمهای «پدر خواننده۲»، «رفقای خوب»، «رانین» و «امتیاز» آشکارتر است اما به سبک قابلیت مقایسه با سبک بازی متفاوت «آل پاچینو» در فیلم «مخمصه» بیشتر به چشم می‌آید. در فیلم «مخمصه» دو اسطوره بزرگ بازیگری در مقابل هم قرار می‌گیرند: «رابرت دنیرو» و «آل پاچینو». دو بازیگر هم نسل و تحسین شده که پس ازمنتفی شدن حضور «دنیرو» در «پدر خواننده۲» سرانجام در فیلم مخمصه توانستند در کنار یکدیگر قرار گیرند. او در «مخمصه» در نقش یک خلافکار باهوش، بازی زیر پوستی درخشانی دارد و بدون هیچگونه نمایشی از بروز احساسات تنها زرنگی، هوش، تنهایی و مسئولیت پذیری «نیل» را نشان می‌دهد. درمقابل «پاچینو» همچون همیشه بازی خویش را از طریق تحرک دائمی، واکنش‌های عصبی، حرکات غلو شده و حرکت کردن دائمی چشمانش نشان می‌دهد. به این ترتیب در«مخمصه» فرصت مقایسه سبک مینی مالیستی «دنیرو» در برابر سبک متضاد «پاچینو» فراهم می‌شود و در نتیجه ارزش کار او بیش از پیش به چشم می‌آید. حتی «پاچینو» که یکی از نوابغ بی چون و چرای بازیگری است و اتفاقاًً یکی از بهترین بازی‌هایش را هم در همین فیلم- مخمصه- ارائه داده مقهور بازی دنیرو می‌شود.

«دنیرو» یی که در نهایت خست احساساتش را نمایش می‌دهد و فیلم را از آن خود می‌کند. صحنه رستوران و قتل پایان فیلم «مخمصه» را به یاد آورید، صحنه‌ای که فرصت مناسبی برای تماشای مواجهه آنان است و اینکه چطور بازی «دنیرو» بر پاچینو پیشی می‌گیرد. سومین دلیل موفقیت «دنیرو» پشتکار، تلاش و نبوغ اوست. وی برای ایفای بسیاری از نقش‌هایش چنان تلاش می‌کند که در توان کمتر بازیگر می‌توان آن را سراغ گرفت او برای بازی در«گاو خشمگین» جدای از افزایش وزن، چندین ماه هم تمرینات سخت ورزشی انجام داد تا بتواند بخوبی نقش یک بوکسور را ایفا کند. وی برای بازی در فیلم «شکارچی گوزن» ساخته «مایکل جیمینو» مدتها با کارگردان اوهایو زندگی کرد، با آنها در رستوران نشست و به خانه‌هایشان رفت تا ویژگی‌های رفتاری و گفتارشان را بیاموزد. حتی به خاطر نقش کوتاهی که در فیلم «دار و دسته‌ای که نمی‌توانست شلیک کند.» با هزینه خود به ایتالیا رفت تا راجع به گروهی خاص تحقیق کند. پیش از آغاز فیلمبرداری «کازینو» کت وشلوار و جلیقه می‌پوشید، در استودیو با تفاخر راه می‌رفت و با خود می‌گفت: «من مالک اینجا هستم» حکایت وسواس‌های بیش از حد او هنگام ساخت فیلم، نیز زبانزد کارگردانان است. «دنیرو» به سبب سابقه تئاتری اش بشدت به تمرین و روخوانی فیلمنامه معتقد است و هنگام فیلمبرداری هم به هر نتیجه‌ای رضایت نمی‌دهد. نماهای او (به در خواست خودش) به برداشت‌های بسیار می‌انجامد تا سرانجام احساس کند که بهترین بازی ممکن را ارائه داده‌است. این تلاش و سختگیری در کنار استعداد فراوان وی، «دنیرو» را درفهرست بزرگترین بازیگران تاریخ سینما جای داده‌است. بسیاری از نقش‌های او فراتر از خود فیلمها جاودان و در یادها ماندگار شده‌اند. بسیاری از جمله‌هایی که در فیلمها می‌گوید در ذهن تماشاگران یادآور لذت تماشای قدرت بازیگر او شده‌است. مثل تکرار چند باره : «با من صحبت می‌کنی؟ در فیلم «راننده تاکسی» و جمله «منو نگاه کن» در «مخمصه» دنیرو چند سالی است که در انتخاب نقش‌هایش تنوع بخشیده‌است. او در سال ۱۹۹۹ نقش «پل ویتی» را در کمدی «این را تحلیل کن» بازی کرد که به نوعی هجو شخصیت‌های مافیایی بود که پیش تر آنها را بازی کرده بود. سال بعد از آن هم نوبت به ایفای شخصیت کارتونی رهبر بی پاک در فیلم «راکی وبولوینکل» رسید. به نظر می‌رسد که درسالهای اخیر نقش‌های کمدی به تدریج نسبت بیشتری از شخصیت‌هایی که او ایفا می‌کند را به خود اختصاص داده‌است و بازی خوب او در نقش‌های کمدی سبب بروز جنبه دیگری از استعداد فراوان او می‌باشد.

مارتین اسکورسیزی

مارتین اسکورسیزی

 

مارتین اسکورسیزی

 

مارتین اسکورسیزی (به انگلیسی : Martin Scorsese) (زاده ۱۷ نوامبر ۱۹۴۲) در نیویورک ، کارگردان شهیر سینمای آمریکا و صاحب تمامی جوایز معتبر سینمایی دنیا می‌باشد .

در بسیاری از رده بندی‌های سینمایی اسکورسیزی را به عنوان بهترین کارگردان زنده و معاصر دنیا پس از جنگ جهانی دوم و یکی از سه کارگردان برتر تاریخ سینما می‌دانند. کارگردانی که پس از گذشت نزدیک به ۴ دهه همچنیان نامی بزرگ و مطرح و جنجالی در عرصه کارگردانی سینما می‌باشد!

وی پس از دریافت مدرک فوق لیسانس در کارگردانی سینما در سال ۱۹۶۳ از دانشگاه نیویورک فارغ التحصیل شد اما قبل از آنکه موفق به ورود به دوره فوق لیسانس شود ناچار شد به خدمت سربازی برود و به عنوان تفنگدار دریایی در جنگ ویتنام شرکت کند که به سختی نیز مجروح شد. پس از آن وی وارد دوره فوق لیسانس سینما در همان دانشگاه شد و در همان دوران شروع به ساخت فیلم‌های کوتاه کرد که با توجه بسیار روبرو شدند، در سال ۱۹۶۷ یعنی یک سال پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه نیویورک اولین فیلم بلندش چه کسی در خانه من را می‌زند؟ را با همکاری همکلاسی‌هایش از جمله تلما شونمیکر به عنوان تدوین گر و هاروی کایتل به عنوان بازیگر ساخت که هر دو همکاری دائمی با وی یافتند.

این فیلم که مبنای فیلم دیگری از او به نام Mean Street (در ایران: «پایین شهر») بود با همان مشخصات تقریباً همیشگی فیلم‌های وی است: زندگی خیابانی آمریکایی‌های ایتالیایی تبار نیویورکی، مونتاژ سریع، موسیقی راک و مردی درگیر در مخمصه.

بعد از آشنایی با رابرت دنیرو در سال ۱۹۷۳ خیابان بی رحم را باشرکت دنیرو و کیتل می‌سازد که توسط یکی از مشهورترین منتقدان سینما یعنی پالین کیل ستایش می‌شود.

برخی از منتقدان سبک فیلم سازی مستندگرای اسکورسیزی رادر این دوران متأثر از ژان لوک گدار و جان کاساویتس می‌دانند که این دوران تا دهه هشتاد یکی از بهترین دوران فیلم سازی وی به شمار می‌رود.

پس از آن الن برستین ستاره مشهور سینما تحت تاثیر از همین فیلم یعنی پایین شهر برای کارگردانی فیلم آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند، اسکورسیزی را بر می‌گزیند که با اعمال نفوذ وی این کار به او واگذار می‌شود و خود برستین نیز جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برایرد.

در سال ۱۹۷۶ او یکی از به یاد ماندنی ترین فیلم‌های تاریخ سینما و یکی از محبوب ترین فیلم‌های منتقدان سینما را ساخت: راننده تاکسی با بازی رابرت دنیرو ، جودی فاستر ، هاروی کیتل و سیبیل شپارد . فیلم در باره سرگشتگی‌های یک سرباز سابق ویتنام است که در منهتن راننده تاکسی شده‌است و با نجات دختر خردسالی از چنگ باند فحشاء و دلبستگی اش به زنی که در دفتر انتخاباتی یک نامزد شهرداری کار می‌کند ، در هم گره می‌خورد.

این فیلم در چهار رشته به جز کارگردانی، نامزد اسکار شد که به هیچ کدام دست نیافت، در عوض برنده شدن این فیلم در جشنواره کن که معتبرترین جشنواره سینمایی جهان محسوب می‌شد، نام اسکورسیزی را بر سر زبان‌ها انداخت.

این فیلم اولین حضور جودی فاستر در نقش روسپی خرد سال است که برای آن برنده جایزه بهترین بازیگر نوپای بفتا (آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا) نیز شد.

یکی دیگر از فیلمهای ماندگار اسکورسیزی فیلم زندگی نامه‌ای بسیار فوق العاده گاو خشمگین می‌باشد که سال(۱۹۸۰) به روی پرده‌های سینما آمد. این فیلم توسط موسسه AFI به عنوان بهترین فیلم تاریخ ورزشی سینما و همچنین چهارمین فیلم برتر تاریخ برگزیده شده هست. ضمن اینکه لقب بهترین فیلم دهه ۸۰ را نیز یدک می‌کشد. در این فیلم رابرت دنیرو توانست اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست بیاورد و کشف جدید اسکورسیزی یعنی جو پشی که برای اولین بار جلوی دوربین مارتین می‌رفت نیز کاندید اسکار بهرتین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

استیون اسپیلبرگ کارگردان نامی در جایی گفته هست که گاو خشمگین روایت زندگی هست که به نحو عالی زندگی شخصی و ورزشی یک قهرمان و فراز و سقوط آن را به تصویر کشیده هست.

این فیلم همچنین اسکاردیگری برای یکی دیگر ازهمکاران دائمی اسکورسیزی یعنی تلما شونمیکر برای تدوین به ارمغان آورد . فیلم در شش رشته دیگر نیز از جمله کارگردانی نامزد اسکار شده بود که به هیچ یک از آنها دست نیافت.

پس از سلطان کمدی (۱۹۸۳) که موفقیتی در گیشه به دست نیاورد اما با نقدهای مثبت منتقدان روبرو شد وی دست به کار ساخت فیلم جنجالی آخرین وسوسه مسیح بر اساس کتاب نیکوس کازانتزاکیس شد اما شرکت فیلم سازی پارامونت تحت فشار گروه‌های مذهبی، از تهیه آن خودداری کرد و ساخت فیلم پنج سال به تعویق افتاد.

پس از این پروژه ناموفق، اسکورسیزی به فیلم سازی با بودجه کم و شبه زیرزمینی روی آورد و فیلم بعد از ساعت‌ها را ساخت.

پس از آن به ساخت کلیپ «بد» برای مایکل جکسون و کارگردانی رنگ پول پرداخت و موفقیت تجاری این فیلم راه را برای از سر گیری پروژه آخرین وسوسه مسیح بافیلم نامه پل شرایدر هموار کرد.

اکران این فیلم که با جنجال بسیاری در جهان روبرو شد باردیگر نام اسکورسیزی را بر سر زبان‌ها انداخت و او را برای دومین بار نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی کرد اما در نهایت این اسکار به بری لوینسون برای مرد بارانی تعلق گرفت.

در سال ۱۹۸۹ او یکی از اپیزودهای قصه‌های نیویورکی را کارگردانی کرد که دیگر اپیزودهای آن را فرانسیس فورد کاپولا و وودی آلن ساخته بودند.

سال بعد او رفقای خوب یکی از بهترین فیلمهای گنگستر مافیایی سینما را ساخت که سومین نامزدی او برای اسکار کارگردانی را در پی آورد. در این فیلم رابرت دنیرو بار دیگر پس از گاو خشمگین در کنار جو پشی قرار گرفت و به همراه ری لیوتا بازیگران اصلی این فیلم ماندگار را تشکیل دادند. جو پشی توانست با بازی بسیار خوبش در رفقای خوب اسکار بهترین بازیگری نقش مکمل مرد را برنده شود. پس از آن اسکورسیزی به بازسازی فیلم ساخت ۱۹۶۲ یعنی تنگه وحشت پرداخت که با فروش فوق العاده‌ای در سینماها روبرو شد و رابرت دنیرو را کاندید اسکار بهترین بازیگر مرد آن سال کرد.

عصر معصومیت ، کازینو ، دار و دسته‌های نیویورکی و هوانورد از جمله فیلم‌های او در سال‌های اخیر هستند.

اسکورسیزی ، پنج بار نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی و دو دوبار نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمامه اقتباسی شده بود تا اینکه سرانجام بعد از ناحقی‌ها و بدشانسی‌های فراوان طلسم شکست و برای «رفتگان» اسکار کارگردانی سال ۲۰۰۶ رادریافت کرد.

فیلم رفتگان یکی از موفترین فیلمهای اسکورسیزی تا به حال به حساب می‌آید که علاوه بر موفقیت‌های هنری و نظر مثبت منتقدین به همراه حضور موفق در جشنواره‌ها و فصل جوایز در جدول گیشه نیز فروش خیلی خوبی در آمریکا و دنیا توانست دست پیدا کند و پرفروش ترین فیلم اسکورسیزی نیز می‌باشد.

این فیلم علاوه بر اسکار بهترین کارگردانی برای اسکورسیزی توانست اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین تدوین و همچنین بالاخره بهترین فیلم سال را نیز به خانه ببرد.

دراین فیلم لیوناردو دیکاپریو همچون دو کار قبلی اسکورسیزی در کنار مت دیمون و جک نیکلسون به ایفای نقش پرداخت.

سال ۲۰۰۸ یک فیلم مستند به نام «درخشش یک نور» در باره گروه راک رولینگ استونز توسط اسکورسیزی ساخته شد که یکی از کنسرتهای این گروه را به تصویر می‌کشید. و نیز به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره برلین برگزیده شد.

فیلم بعدی اسکورسیزی تحت عنوان جزیره شاتر فوریه ۲۰۱۰ اکران شد. باز هم همچون تمام فیلمهای دهه ۲۰۰۰ او برای چهارمین بار با بازی لیوناردو دیکاپریو که رابرت دنیروی جدیدی اسکورسیزی او را می‌نامند به پرده سینماها آمد. این فیلم نیز مانند فیلم قبلی اسکورسیزی فروش بالایی در گیشه داشت.

تیم همکاری مارتین اسکورسیزی با رابرت دنیرو به عنوان بهترین نمونه زوج کارگردان بازیگری سینما شناخته شده هست و همچنین همکاری اسکورسیزی با دیکاپریو نیر به عنوان یکی از بهترین و شورانگیزترین زوجهای سینمایی معاصر شکل گرفته هست.

در ۲۶ سال اخیر بیش از ۲۰ کتاب در باره او نوشته شده‌است و گفته می‌شود سبک کاری او بر روی حداقل یک نسل از فیلم سازان جهان تأثیر گذاشته‌است. و نکته جالب توجه در مورد رکورد منحصر به فرد مارتی اینکه، هر ۳ فیلم اسکورسیزی در دهه ۲۰۰۰ کاندید بهترین فیلم و کارگردانی سال در مراسم بافتا، گلدن گلوب و اسکار شدند! و در این بین اسکار کارگردانی و فیلم را برای رفتگان و گلدن گلوب کارگردانی را برای دار و دسته نیویورکی و رفتگان و البته بهترین فیلم بافتا و گلدن گلوب را برای هوانورد به دست آورده هست.

 

گونه‌های سینمایی فیلم‌ها

 

گونه‌های سینمایی که اسکورسیزی در آن‌ها فعالیت داشته‌است:

  • سینمای وحشت و دلهره آور: تنگه وحشت و جزیره شاتر
  • سینمای مجهول و پیچیده (راز): جزیره شاتر
  • سینمای گناه و جنایت: راننده تاکسی، تنگه وحشت،
  • سینمای مافیا و گنگستری: رفقای خوب، کازینو، مردگان، خیابانهای پایین شهر
  • سینمای کمدی سیاه: سلطان کمدی، بعد از ساعتها
  • سینمای رمانتیک: آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند، عصر معصومیت
  • سینمای ورزشی: گاو خشمگین و رنگ پول
  • سینمای هیجانی: جزیره شاتر، تنگه وحشت
  • سینمای تاریخی: آخرین وسوسه مسیح، دار و دسته نیویورکی
  • سینمای بیوگرافی: گاو خشمگین، رفقای خوب، آخرین وسوسه مسیح، کوندون، هوانورد
  • سینمای موزیکال: نیویورک نیویورک
  • سینمای جنگ: کوندون

 

فیلم‌شناسی

 

داستانی

  • خیابان اشرار (۱۹۷۳)
  • آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند (۱۹۷۳)
  • راننده تاکسی (۱۹۷۶)
  • نیویورک، نیویورک (۱۹۷۷)
  • گاو خشمگین (۱۹۸۰)
  • سلطان کمدی (۱۹۸۳)
  • بعد از ساعت‌ها (۱۹۸۵)
  • رنگ پول (۱۹۸۶)
  • آخرین وسوسه مسیح (۱۹۸۸)
  • بخشی از قصه‌های نیویورکی (۱۹۸۹)
  • رفقای خوب (۱۹۹۰)
  • تنگه وحشت (۱۹۹۱)
  • عصر معصومیت (۱۹۹۳)
  • کازینو (۱۹۹۵)
  • کوندون (۱۹۹۷)
  • احیای مردگان (۱۹۹۹)
  • دار و دسته‌های نیویورکی (۲۰۰۲)
  • هوانورد (۲۰۰۴)
  • داستان کوسه (۲۰۰۴) (گوینده)
  • رفتگان (۲۰۰۶)
  • جزیره شاتر (۲۰۱۰)

مستند

  • سفری شخصی همراه ماتین اسکورسیزی میان فیلم‌های آمریکایی (۱۹۹۵)
  • سفر من به ایتالیا (۱۹۹۹)
  • راهی به خانه نیست: باب دیلان (۲۰۰۵)


جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰

جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰

 

جشنواره فیلم کن 2010

شصت و سومین دوره جشنواره فیلم کن از ۱۲ مه ۲۰۱۰ تا ۲۳ می ۲۰۱۰ در شهر کان در جنوب فرانسه برگزار شد. تیم برتون کارگردان بزرگ آمریکایی در این دوره از فستیوال ریاست هیئت داوران را برعهده داشت. در ۲۶ مارچ ۲۰۱۰ اعلام شد که ریدلی اسکات با فیلم رابین هود در کن حضور خواهد داشت. آژانس فرنس پرس، رویترز، اسوشیتدپرس و تلویزیون گتی، کنفرانسی که در آن به معرفی هنرمندان پرداخته می‌شد را تحریم کردند.

گردانندگان جشنواره کن ضمن رد ۲۰ فیلم ارسالی از جمهوری اسلامی، نام جعفر پناهی، فیلمساز زندانی ایرانی را در لیست هیئت داوران فستیوال قید کردند و در مراسم افتتاحیه یک صندلی خالی برای او در کنار دیگر اعضای هیئت داوران قرار دادند. رونوشت برابر با اصل آخرین فیلم عباس کیارستمی که در این جشنواره به نمایش درآمد، محصول مشترک بلژیک، فرانسه و ایتالیا است و به عنوان تولید ایران شناخته نمی شود.

نخل طلا که مهمترین جایزه‌ی جشنواره‌ی کن است، در این دوره به فیلم تایلندی عمو بونمی که زندگی‌های سابقش را به یاد می آورد ساخته آپیچات پونگ ویراستاکول تعلق گرفت. ژولیت بینوش نیز به‌خاطر نقش‌آفرینی در فیلم رونوشت برابر با اصل، برنده جایزه بهترین بازیگر زن در شصت و سومین دوره جشنواره فیلم کن شد. بینوش در هنگام دریافت جایزه خود پلاکارد نام جعفر پناهی را به نشانه اعتراض به زندانی شدن او بر روی سن برد.

کیارستمی و جشنواره کن سال 2010 به هم می‌رسند

بعد از چند سال دوری؛
کیارستمی و جشنواره کن سال 2010 به هم می‌رسند
 
 
 

سینمای ما - فیلمبرداری فیلم سینمایی "رونوشت برابر اصل است" نخستین ساخته انگلیسی‌زبان عباس کیارستمی به تازگی در منطقه توسکانی ایتالیا به پایان رسید و پروژه وارد مراحل فنی شد.

 فیلمبرداری "رونوشت برابر اصل است" که 18 خردادماه کلید خورده بود، پس از دو ماه به پایان رسید. نقش‌های اصلی این فیلم را ژولیت بینوش و ویلیام شیمل بازی کرده‌اند. پیش از شیمل خواننده و بازیگر بریتانیایی قرار بود نقش اصلی مرد "رونوشت برابر اصل است" را سامی فری بازی کند.

قرارداد ساخت این فیلم در جشنواره کن سال 2008 بسته شد و با توجه به روند تولید پیش‌بینی می‌شود "رونوشت برابر اصل است" برای نمایش در جشنواره کن سال آینده آماده ‌شود. فیلمنامه را کیارستمی نوشته که داستان یک نویسنده انگلیسی است که برای حضور در کنفرانسی درباره آثار اصل و رونوشت به ایتالیا سفر می‌کند.

در جریان کنفرانس او با یک زن فرانسوی که صاحب گالری آثار هنری است آشنا می‌شود. زن تظاهر می‌کند مرد همسر همیشه غایب اوست و مرد هم در این بازی شریک می‌شود اما...

"رونوشت برابر اصل" را کیارستمی به تهیه‌کنندگی مارین کارمیتس تهیه‌کننده فیلم سینمایی "باد ما را خواهد برد" مقابل دوربین برد، این فیلم تولید MK2 در مشارکت با بیبی فیلمز و فرانس 3 با حمایت کانال پلوس و CNC است.

مدتی پیش یک نمایشگاه از عکس‌های کیارستمی در لندن برگزار شد، فیلمساز سرشناس ایرانی قرار بود برای کارگردانی یک اپرا به انگلیس سفر کند اما به دلیل کارشکنی سفارت انگلستان در ایران، به فیلمساز برنده نخل طلا ویزا داده نشد.

لئوناردو دی‌کاپریو

لئوناردو دی‌کاپریو

 

لئوناردو دی‌کاپریو (به انگلیسی: Leonardo DiCaprio) بازیگر آمریکایی و سینمای هالیوود است که به خاطر بازی در فیلم‌های مشهور و موفق هالیوود شهرت بسیاری کسب کرده‌است.

 

لئوناردو دی‌کاپریو

 

لئوناردو ویلهلم دی‌کاپریو در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر هالیوود در ایالت کالیفورنیا متولد شد . پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتاب‌های کومیک و مادرش ارمهاین ایندربرکن و مادر بزرگش هلنا ایندربرکن . اجداد لئوناردو اهل ایتالیا و آلمان بودند و سه/ چهارم دی کپریو در واقع آلمانی می‌باشد . نام لئوناردو توسط مادر او و به خاطر نام لئوناردو داوینچی هنگامی که نقاشی این هنرمند را در ایتالیا مشاهده نمود بر او گذاشته شد . مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش در محلهٔ فقیرنشینی با نام ایکو پارک که موسوم به زاغه‌های هالیوود است زندگی کرد و بزرگ شد.

آغاز بازیگری

او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی رامپر روم آغاز کرد اما به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و پس از آن تصمییم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی آغاز کند و به مدرسه John Marshall High School پیوست . در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامه‌هایش به او گوش زد کردند که نام «لئوناردو» بیش از حد غیر انگلیسی و خارجی است و او باید نامش را به لنی ویلیامز تغییر دهد اما لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم زندگی بچه در سال ۱۹۹۳ وارد سینما شد . آغاز کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که یکی دیگر از بازیگران سینما توبی مگی (Tobey Maguire) آشنا شد و دوستی‌شان تا کنون در جایش باقی است . در ۱۹۹۳ در نقش توبی در فیلم خوش درخشید و نامش در فهرست عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم قرار گرفت. در همان سال با ایفای زیبای نقش یک معلول ذهنی در فیلم گیلبرت گرپ چه می‌خورد؟ در کنار جانی دپ قرار گرفت که ثمره‌اش کاندید شدن برای جایزهٔ اسکار در سن نوزده سالگی بود. در سال ۱۹۹۶ دی‌کاپریو در نقش رومئو در فیلم جدید رومئو و ژولیت (اثر شکسپیر) حاضر گشت. اما با این همه فعالیت و کارنامهٔ خوب هنری فیلم پر سرو صدای تایتانیک (۱۹۹۷) بود که او را تبدیل به فوق‌ستاره‌ای در دنیای هالیوود کرد.

موفقیت تایتانیک

تایتانیک فیلمی بود با ۱۱ کاندیدای اسکار با درصد بیشترین فروش فیلم در تاریخ سینما که دخترهای جوان سراسر دنیا را بارها و بارها به سینما می‌کشاند. بعد از آن لئوناردو به سمبل جوانی ، زیبایی و عشق بدل شد. همه او را صدا می‌زدند و او تبدیل به توجه اول شده بود به طوری که شبکه پر بیننده‌ای انلاین او را جذاب‌ترین و زیباترین هنرپیشه در کرهٔ زمین خطاب کرد که حتی مورد تایید هم‌بازی‌اش (نقش مقابلش در فیلم تایتانیک و کاندیدای اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول زن) کیت وینسلت شد. او اغراق کرد که لئوناردو زیباترین مرد کره زمین است . لئوناردو همه جای دنیا شناخته شده بود به طوری که حکومت کشوری چون جمهوری اسلامی ایران مردم را به دلیل اینکه مدل موهای او را تقلید کنند مورد ملامت قرار داد و این عمل را ممنوع اعلام کرد.

 

افول و صعود پس از تایتانیک

 

لئوناردو دی کاپریو , مارتین اسکورسیزی و کامرون دیاز در سال 202

بعد از موفقیت بزرگ تایتانیک او حضوری نچندان دلچسب در فیلم سلبرتی وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از تایتانیک در مصاحبه‌ای با مجله تایم اغراق کرد که دوران تایتانیک برای او سخت‌ترین دوران بوده است . لئوناردو می‌گوید: «در زمان تایتانیک هیچ گونه رابطه‌ای با خود نتوانستم برقرار کنم ، دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجدداش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش هستم.»'

بعد از آن لئو ناردو در فیلم ضعیف ساحل ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشگران راضی کننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد.

در سال ۲۰۰۲ دی کاپیرو خود را از دنیای پر زرق و برق هالیوود و عکس‌های کلیشه‌ای مجلات دور کرد و تمرکزاش را بروی دو اثر موفق اگر می‌تونی منو بگیر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دارودسته نیویورکی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامه‌اش قرار داد که هر دو فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفتند و نمرات زیادی را دریافت نمودند و هر دو نزدیک به هم هم اکران شدند . بعد از آن نوبت به اثر قابل توجه هوانورد که بر اساس زندگی واقعی هاوارد هیوز تاجر معروف آمریکایی ساخته شده بود رسید. دومین کار مشترک اسکورسیزی دومین کاندیدایی جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول را برای او به ارمغان آورد.

همچنان دی کاپریو همکاری‌اش را با اسکورسیزی ادامه داد به طوری که خیلی‌ها او را دنیروی جدید اسکور می‌خوانند گرچه هنوز هیچ اسکاری نصیبش نشده است.

دی کاپرو در سال ۲۰۰۵ مشغول هکاری سومش با اسکورسیزی به نام رفتگان[۴] با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون ، الک بالدوین و مت دیمون شد در ضمن هنوز ۲ همکاری دیگر مارتین اسکورسیزی و دی کاپریو باقی مانده است.

او فعالیت‌های وسیعی را برای منابع طبیعی بخصوص و حفظ و نگه‌داری گوریل‌ها انجام می‌دهد ونیز تقبل بخشی از کمک‌های بیمارستان لوس‌انجلس که مخصوص کودکان سرطانی است را به عهده دارد. لیو با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیط‌زیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. هم‌چنین او در فیلم جاده انقلابی (۲۰۰۸) یک بار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد.

 

جوایز

  • ۲۰۰۶ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم الماس خونین
  • ۲۰۰۵ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم هوانورد
  • ۱۹۹۴ -نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم گیلبرت گریپ چه می‌خورد
  • ۱۹۹۷ -برنده جایزه بهترین بازیگر خرس نقره‌ای جشنواره برلین برای فیلم رومئو و ژولیت

     

    سال نام فیلم English title نقش
    ۲۰۱2 طلوع تئودور روزولت (به انگلیسی: The Rise of Theodore Roosevelt) تئودور روزولت
    ۲۰10 سرآغاز (به انگلیسی: Inception)
    ۲۰10 جزیره شاتر (به انگلیسی: Shutter Island) ادوارد دنی یلز
    ۲۰۰۸ جاده انقلابی (به انگلیسی: Revolutionary Road) فرانک ویلر
    ۲۰۰۸ مجموعه دروغ‌ها (به انگلیسی: Body of Lies) راجر فریس
    ۲۰۰۶ الماس خونین (به انگلیسی: Blood Diamond) دنی آرچر
    2006 رفتگان (به انگلیسی: The Departed) بیلی کاستیگان
    ۲۰۰۴ هوانورد (به انگلیسی: The Aviator) هوارد هیوز
    ۲۰۰۲ اگر می‌توانی مرا بگیر (به انگلیسی: Catch Me If You Can) فرانک ابینیل
    ۲۰۰۲ دار و دسته‌های نیویورکی (به انگلیسی: Gangs of New York) آمستردام والن
    ۲۰۰۰ ساحل (به انگلیسی: The Beach) ریچارد
    ۱۹۹۸ شهرت (به انگلیسی: Celebrity) براندون دارو
    ۱۹۹۸ مردی در نقاب آهنی (به انگلیسی: The man in the iron mask) لویی چهاردهم
    ۱۹۹۷ تایتانیک (به انگلیسی: Titanic) جک داوسن
    ۱۹۹۶ اتاق ماروین (به انگلیسی: Marvin's Room) هنک
    ۱۹۹۶ رومئو و ژولیت (به انگلیسی: Romeo+juliet) رومئو
    ۱۹۹۵ خورشیدگرفتگی کامل) (به انگلیسی: Total Eclipse) آرتور رمبو
    ۱۹۹۵ خاطرات بسکتبال (به انگلیسی: The Basketball Diaries) جیم کارول
    ۱۹۹۵ سریع و مرده (به انگلیسی: The quike and the dead) فی هرود"بچه"
    ۱۹۹۴ مهمانی شلیک با پا (به انگلیسی: The Foot Shooting Party) باد
    ۱۹۹۳ چه چیزی گیلبرت گریپ را می‌خورد (به انگلیسی: What's Eating Gilbert Grape) آرنی گریپ
    ۱۹۹۳ زندگی بچه (به انگلیسی: This Boy's Life) توبی ووولف
    ۱۹۹۲ پیچک سمی (شوکران) (به انگلیسی: Poison Ivy) گای

  • فرهاد مِهراد

    به نام خدا

    سلام بر دوستان در این پست میخوام درباره خواننده خوب و قدیمی کشورمون فرهاد  مطلب بذارم.... امیدوارم که خوشتون بیاد

     

    فرهاد مِهراد (۲۹ دی ۱۳۲۲، تهران - ۹ شهریور ۱۳۸۱، پاریس) معروف بهفرهاد؛ خواننده، آهنگ‌ساز و نوازندهٔ ایرانی بود. از معروف‌ترین آهنگ‌های او می‌توان به «جمعه»، «کودکانه»، «وحدت»، «گنجشکک اشی مشی» و «شبانه» اشاره کرد.

     

    فرهاد مهراد
    Farhad.jpg
    اطلاعات هنرمند
    نام اصلی فرهاد مهراد
    نام مستعار فرهاد
    تولد ۲۹ دی ۱۳۲۲
    تهران پرچم ایران
    مرگ ۹ شهریور ۱۳۸۱
    پاریس پرچم فرانسه
    سبک‌ها موسیقی پاپ فارسی
    فعالیت(ها) خواننده ، آهنگ‌ساز و نوازنده
    وب‌گاه وب‌گاه فرهاد مهراد

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    زندگی‌نامه

    سال‌های کودکی

    فرهاد ۲۹ دی ۱۳۲۲ در [لنگرود گیلان]] متولد شد. پدرش رضا مهراد، کاردارایران در کشورهای عربی بود. فرهاد تا ۸ سالگی که به همراه خانواده به تهران بازگشت در عراق زندگی می‌کرد. برادر بزرگ فرهاد ویولن می‌نواخت. یکی از دوستان برادرش متوجه علاقهٔ فرهاد به موسیقی می‌شود و از خانواده فرهاد می‌خواهد که سازی برای او تهيه کنند. با اصرار برادرش يکویولن‌سل برای او تهیه می‌کنند و تمرینات فرهاد آغاز می‌شود. ولی عمر تمرینات ویولن‌سل از ۳ جلسه فراتر نرفت و دست روزگار ساز او را شکست.

    سال‌های جوانی و شهرت

    بعد از ترک تحصیل در کلاس یازدهم با یک گروه نوازندهٔ ارمنی آشنا می‌شود و با استفاده از سازهای آنان به صورت تجربی نواختن را می‌آموزد و مدتی بعد به عنوان نوازندهٔ گیتار در همان گروه شروع به فعالیت می‌کند. فرهاد دو سال نیز به انگلستان رفت و در آنجا باموسیقی پاپ آن سال‌های انگلستان آشنا شد.

    پس از بازگشت به ایران فرهاد اولین اجرای موسیقی خود را در هتل ریمبو در خیابان ایرانشهر تهران اجرا کرد. سپس به اجرای برنامه در رستوران کوچینی ادامه داد و در آنجا به فرهاد بلک‌کَتس مشهور شد. در این دوران در کافه‌های مختلف تهران به خواندن آوازهایی از گروه‌های معروف موسیقی آن زمان از جمله بیتل‌ها، الویس پریسلی، و ری چارلز می‌پرداخت. در همین دوره ترانهٔ «اگه یه جو شانس داشتیم» را برای دوبلهٔ فیلم بانوی زیبای من خواند که در فیلم استفاده شد.

    تصویر «فرهاد مهراد» بر جلد مجلهٔ «اطلاعات هفتگی»

    در ۱۳۴۸ فرهاد برای ترانهٔ «مرد تنها» (با آهنگ اسفندیار منفردزاده و شعر شهیار قنبری) در فیلمرضا موتوری (به کارگردانی مسعود کیمیایی) آواز خواند. این ترانه در سال ۱۳۴۹ هم‌زمان با اکران فیلم به شکل صفحهٔ موسیقی منتشر شد. در ۱۳۵۰ ترانهٔ «جمعه» (کار منفردزاده و قنبری) را برای فیلم خداحافظ رفیق (به کارگردانی امیر نادری)، در ۱۳۵۱ ترانهٔ «خسته» را برای فیلمزنجیری، و در ۱۳۵۶ ترانهٔ «سقف» (کار منفردزاده و ایرج جنتی عطایی) را برای فیلم ماهی‌ها در خاک می‌میرند خواند.

    در همین سال‌ها(اوایل دههٔ ۱۳۵۰) فرهاد با دختری به نام مونیکا آشنا شد و با او ازدواج کرد اما سرانجام این ازدواج جدایی بود. بعدها یعنی در اواخر همین دهه فرهاد با پوران گلفام ازدواج کرد و تا پایان عمر با او زندگی کرد.

    تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرت‌های فراوانی داد. در بهمن ۱۳۵۷ هم‌زمان با انقلاب ترانهٔ معروفش «وحدت» (آهنگ از منفردزاده، شعر از سیاوش کسرایی) را ضبط کرد.

    پس از انقلاب مدت‌ها از کار منع شد تا بالاخره در ۱۳۶۹ آلبوم خواب در بیداری را منتشر کرد که چند ترانهٔ فارسی و چند ترانهٔ انگلیسی داشت. در این نوار فرهاد پیانو هم می‌نواخت و بعضی از آهنگ‌ها را هم خود ساخته بود. در ۱۳۷۴ نیز اولین کنسرت بعد از انقلابش را در کلن اجرا کرد.

    در ۱۳۷۶ آلبوم وحدت او نیز منتشر شد که شامل ترانه‌های دههٔ ۱۳۵۰ او بود. در ۱۳۷۷ توانست در هتل شرق تهران کنسرت اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد. در ماجرای محاکمهٔ غلامحسین کرباسچی یادداشتی در روزنامهٔ توس (۱۸ مرداد ۱۳۷۷) چاپ کرد تحت عنوان «معرفت آقای شهردار» که در آن به حمایت از کرباسچی پرداخته بود.

    سال‌های پایانی و بیماری

    پس از انتشار آلبوم «برف»، فرهاد درصدد تهيه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانه‌هایی از کشورها و زبان‌های مختلف را در بر می‌گرفت. اما از مهرماه ۱۳۷۹ بیماری او جدی شد. فرهاد به بیماری هپاتیت سی مبتلا بود و در نتیجهٔ عوارض کبدی ناشی از آن در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به لیل در فرانسه رفت و در ۹ شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در سن ۵۹ سالگی درگذشت و در ۱۳ شهریور در گورستان تیه در پاریس دفن شد.

     

    آثار

    آهنگ‌سازی

    • تو را دوست دارم، شعر از مهدی اخوان ثالث (با تغییرات فرهاد)
    • نجوا(اصل آهنگ از منفردزاده)
    • خواب در بیداری، شعر از Juan Ramon Jimenez (با تغییرات فرهاد)
    • برف، شعر از نیما یوشیج (با تغییرات فرهاد)
    • کوچ بنفشه‌ها، شعر از شفیعی کدکنی
    • خیال خوشی، شعر از ویلیام شکسپیر
    • کتبیه، شعر از فریدون رهنما
    • گاندی، شعر از مهاتما گاندی، ترجمه شعر از انگلیسی محمد حسین آریا
    • وقتی که بچه بودم، شعر از اسماعیل خویی (با تغییرات فرهاد)

    آلبوم‌ها

    • اسیر شب
    • آئینه‌ها(مسخ) - موسیقی: حسن شماعی‌زاده - شعر: اردلان سرفراز
    • هفته خاکستری - موسیقی: واروژان - شعر: شهیار قنبری
    • وحدت - موسیقی: اسفندیار منفردزاده
    • خواب در بیداری
    • برف - موسیقی: فرهاد و فریدون شهبازیان
    • فرهاد ۱۵۹ - مجموعه کامل آثار فرهاد

    ترانه‌ها

    • مرد تنها از آلبوم خواب در بیداری - موسیقی: اسفندیار منفردزاده (موسیقی متن فیلم رضا موتوری) - شعر: شهیار قنبری
    • شبانه ۱ - موسیقی: اسفندیار منفردزاده - شعر:احمد شاملو
    • خسته - موسیقی: محمد اوشال (موسیقی متن فیلم زنجیری) - شعر: عباس صفاری
    • آوار - موسیقی: فرهاد - شعر: شهیار قنبری
    • جمعه - موسیقی: اسفندیار منفردزاده (موسیقی متن فیلم خداحافظ رفیق) - شعر: شهیار قنبری

    دکنر علی شریعتی

     

    دکنر علی شریعتی


    علی شریعتی با نام اصلی علی مزینانی (۳ آذر ۱۳۱۲ در روستای مزینان از توابع شهرستان سبزوار ، استان خراسان رضوی - ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در لندن) نویسنده، جامعه‌شناس، تاریخ‌شناس[۱] و پژوهشگر دینی اهل ایران است. وی در نزد هواداران به معلم شهید دکتر شریعتی معروف است. شریعتی، محمدرضا حکیمی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب می‌نماید.

     

     

    تولد و تحصیلات اولیه

    علی شریعتی در سوم آذر سال ۱۳۱۲ در روستای کوچک و کویری کاهک از توابع مزینان در نزدیکی سبزوار زاده شد. پدرش محمد تقی شریعتی، موسس کانون نشر حقایق اسلام و مادرش زهرا امینی، زنی روستایی متواضع و حساس بود. پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده ملاهادی سبزواری محسوب می‌شد.  شریعتی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان ابن یمین در مشهد در سال ۱۳۱۹ آغاز کرد و به دنبال آن در سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد. او پس از اتمام سیکل اول دبیرستان در سن شانزده سالگی؛ با هدف ادامه تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد.

     

    تحصیلات دانشگاهی

    در جریان وقایع ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱ اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویارویی او و نظام حکومتی بود. در تاریخ ۲۴ تیر سال ۱۳۳۷ با پوران شریعت‌رضوی همکلاسیش ازدواج کرد.

    شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و تحصیلات عالی خود را در مقطع دکتری در سال ۱۳۴۱ در فرانسه و در رشته ادبیات ادامه داد. در سال ۱۳۴۳ به ایران برگشت و در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری از سوی ساواک بود و متعلق به ۲ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران که به همان دلیل معلق مانده بود و در عین حال لازم‌الاجرا بود. بعد از بازداشت به زندان قزل‌قلعه در تهران منتقل شد. اوائل شهریور همان سال بعد از آزادی به مشهد برگشت.

     

    فعالیت‌های سیاسی-انتقادی

    او تحت تاثیر سنتهای خانواده‌اش، بویژه افکار نوگرایانه پدرش محمدتقی شریعتی، قرار گرفت. پدربزرگش آخوند حکیم و عموی پدرش عادل نیشابوری از دانشمندان فقه، فلسفه و ادب به‌شمار می‌آمدند. پدرش «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد را بنیان نهاد و از مبتکرین و آغازگران جنبش نوین اسلامی به‌حساب می‌آید.

    شریعتی از پیرامون به مرکز مبارزه وارد شد و به شاخه مشهد نهضت مقاومت ملی به رهبری سید محمود طالقانی مهندس مهدی بازرگان و یدالله سحابی پیوست. علی شریعتی یکی از سخنگویان و فعالان آتشین این نهضت علیه سلطه و استثمار غرب در ایران بود. فعالیتهای بیدارگرانه‌اش باعث دستگیری او در سال ۱۳۳۶ و انتقال فوری‌اش به زندان قزل‌قلعه در تهران به مدت هشت ماه شد.

    پس از قبول شدن در بورس تحصیلی، علی شریعتی برای مدتی دست از فعالیتهای سیاسی کشید و برای ادامه تحصیلات عالیه به فرانسه رفت. او از این دوران برای مطالعه جدی و نیز فعالیت علنی سیاسی در راه احقاق حقوق بشر و آزادی دموکراتیک در ایران، بهره‌برداری خوبی کرد. وی اندکی پس از رسیدن به پاریس به گروه فعالان ایرانی نظیر ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده و مصطفی چمران پیوست و در سال ۱۳۳۸ سازمانی بنام «نهضت آزادی ایران» (بخش خارج از کشور) بنیان گذاشته شد. حدود دو سال بعد شریعتی دو جبهه تحت نامهای جبهه ملی ایران در آمریکا و جبهه ملی ایران در اروپا را تأسیس کرد. در جریان کنگرة جبهه ملی در ویس‌بادن (جمهوری آلمان فدرال) در اوت ۱۹۶۲، شریعتی با توجه به قدرت فکری و قلمی‌اش، بعنوان سردبیر روزنامه فارسی‌زبان جدیدالانتشار ایرانی در اروپا یعنی «ایران آزاد» انتخاب شد. اولین شماره این نشریه در ۱۵ نوامبر ۱۹۶۲ منتشر گردید. این نشریه دیدگاه‌های روشنفکران ایرانی خارج و نیز واقعیتهای مبارزات مردم ایران را منعکس می‌کرد.

     

     تقابل شریعتی و روحانیت

     

    دکنر علی شریعتی

    شریعتی بارها تاكید كرد كه در اسلام بجای روحانی عالم دینی وجود دارد:«من، روحانیت را با علمای اسلامی یكی نمی‌گیرم، بلكه متضاد می‌بینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقه‌ای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه‌است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما عالم داریم در برابر غیر عالم نه روحانی در برابر جسمانی...آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفكر اسلامی است؟ نه. عالم اسلامی است؟ نه. سخنران اسلامی است؟ نه. نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه. پس چیست؟ ایشان یكپارچه نور است، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی دین است»

    مهندس بازرگان درباره ریشه‌های اختلاف شریعتی و روحانیت می‌نویسد:«روحانیت در همه ادیان و ادوار به دو دلیل با امثال دكتر شریعتی‌ها ناسازگاری دارد. یكی اینكه تجدد و نوآوری را منافی با اصالت و استحكام دین دانسته، می‌ترسند در مبانی و معتقدات مردم كه تا حدود زیادی بر تشریفات و تحجر و سنت‌ها و افكار كهن تكیه دارد، تزلزل حاصل شود و دلیل مهمترشان این است كه اصلا نمی‌خواهند هیچ فردی كه خارج از صنف و كسوت مقدس است وارد قلمروی واسطگی بین خدا و خلق خدا شود.»

    این رویه شریعتی منجر به موضعگیری روحانیون بر علیه او شد. مرتضی انصاری قمی خواستار حبس و اعدام شریعتی شد. او به دولت، مردم و روحانیون هشدار داد: «در یك قرن اخیر، اسلام و تشیع هیچگاه دشمنی خطرناكتر و گستاخ‌تر از علی شریعتی به خود ندیده‌است.» ناصر مكارم شیرازی با چاپ مقاله‌ای در مجله مكتب اسلام و با عنوان «آیا شورا مبنای حكومت اسلامی است؟» نظر شریعتی را نادرست دانسته و استدلال كرده بود كه شیعه به انتخاب خلیفه بر اساس رای شور معتقد نیست و خلیفه را منتخب خدا و پیامبر می‌داند. تعدادی از طلاب قم نزد شهاب‌الدین نجفی مرعشی و شریعتمداری مراجعه و اظهار داشته‌اند كه دكتر علی شریعتی در یكی از سخنرانی‌هایش در حسینیه ارشاد منكر امام زمان شده و گفته‌است دعای ندبه سند معتبر ندارد و مرعشی گفت من دكتر شریعتی را نمی‌شناسم ولی اگر او چنین حرفی گفته باشد كافر است.

    با انتشار این فتاوی رسمی، حسینیه ارشاد در آبان ۱۳۵۱ تعطیل گردید. پس از تعطیلی ارشاد، فتاوی مذهبی علیه ارشاد و شریعتی به شدت گسترش یافت. شریعتی نهایتا به‌دلیل دستگیری پدرش، در تیرماه ۱۳۵۲ خود را تسلیم كرد و زندانی شد. پس از دستگیری وی محمد بهشتی، سید هادی خامنه‌ای و چند نفر از طلاب قم در منزل مرتضی مطهری حضور داشتند که مطهری ضمن انتقاد از شریعتی گفت صرفنظر از افكار نادرست وی و غرور و اشتباهاتش، ضربه جبران ناپذیری بر هماهنگی روحانیت و طبقه تحصیلكرده زد و آنها را نسبت بهم سخت بدبین نمود و احساسات جمعی از جوانان خام را علیه روحانیون برانگیخت. ابوالحسن قزوینی در پاسخ به استفتایی نوشت:«هرچند مدتی است كسالت دارم و قادر بر مطالعه نیستم، ولی نظر به مطالعه اجمالی، كتب مذكور مطابق با مذهب تشیع نمی‌باشد و انكار خاتمیت و انكار ضروری دین اسلام است.» علامه سید محمدحسین طباطبایی در پاسخ به استفتایی نوشت:«اینجانب نوشته‌های دكتر شریعتی را هرگز تصدیق نكرده، نوع مطالب ایشان اشتباه و طبق مدارك دینی‌اسلامی غیرقابل قبول است.» سید كاظم مرعشی هم در پاسخ به استفتایی دیگر خرید و فروش كتب شریعتی را حرام دانست. همچنین سید علی اصفهانی اعلام كرد:«نوشتجات نامبرده مشتمل بر اباطیل گوناگون است»

    صدور فتواها علیه شریعتی تا پس از مرگ وی ادامه داشت و در این زمان آیات عظام خویی، مرعشی نجفی، شاهرودی،عبدالله شیرازی، مالك حسینی، علی نمازی و... فتاوی مشابهی علیه شریعتی صادر كردند. در این زمان تلاشهایی هم شد كه فتوایی له یا علیه شریعتی از خمینی صادر شود لیكن وی در این‌باره همواره سكوت كرد. محمد یزدی در خاطرات خود از جلسه مدرسین قم پیش از انقلاب برای تصمیم‌گیری درباره شریعتی می‌نویسد: «جلسه مزبور در منزل نوری همدانی تشكیل شده بود و بحث به مرز كفر و ایمان رسیده بود. پس از شور و مشورت، آقایان به این نتیجه رسیدند كه اعلام كفر در مورد شریعتی بازتاب خوبی ندارد و در كل به مصلحت اسلام و مسلمین نیست...آقای مصباح یزدی در آن ماجرا قائل به دیدگاه خاصی بودند و بقیه اعضای جامعه در برابر ایشان قرار داشتند.» به این ترتیب بخشی از روحانیون نزدیك به خمینی نیز كه بعدها وارد حكومت جمهوری اسلامی شدند، تنها به دلیل مصلحت از اعلام كفر شریعتی خودداری كرده بودند. مرتضی مطهری در نامه‌ای در آستانه انقلاب اسلامی به روح الله خمینی می‌نویسد.

    كوچك‌ترین گناه این مرد بدنام كردن روحانیت است. او همكاری روحانیت با دستگاه‌های ظلم و جور علیه توده مردم را به صورت یك اصل كلی اجتماعی درآورد و مدعی شد كه ملك و مالك و ملا و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در كنار هم بوده و یك مقصد داشته‌اند

     

     

    زندگی مخفیانه

     

    دکنر علی شریعتی

    شریعتی از آبان ماه ۱۳۵۱ تا تیر ماه ۱۳۵۲ به زندگی مخفی خود روی آورد. ساواک به دنبال او بود و از تعطیلی حسینیه ارشاد به بعد، متن سخنرانی‌های شریعتی با اسم مستعار به چاپ می‌رسید. در تیر ماه ۱۳۵۲، علی شریعتی در نیمه شب به خانه‌اش مراجعه کرد و دو روز بعد به شهربانی مراجعه کرد و خودش را معرفی کرد. بعد از آن روز به مدت ۱۸ ماه به انفرادی رفت.


     

     فوت

    وی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در حالیکه سه هفته از سفرش به انگلستان می‌گذشت، در ساوتهمپتون از دنیا رفت. دلیل رسمی مرگ وی حمله قلبی اعلام شد.دکتر شریعتی وصیت کرده بود که وی را در حسینیهٔ ارشاد دفن کنند، ولی در قبرستانی کنار آرامگاه حضرت زینب(س) خواهر امام حسین بن علی(ع) در شهر دمشق به خاک سپرده شد.

    اندیشه‌ها

    شریعتی یکی از متفکران مسلمان بود و در عین حال، رویکردی نقادانه نسبت به برخی از باورهای مذهبی داشت. او به‌طور خاص، تشیع صفوی را مظهر سنت مسخ شده می‌داند و آن را توام با اسارت‌پذیری، خرافه، تقلید و جبر گرایی معرفی می‌کرد. وی همچنین از نگاه سطحی به مدرنیته نیز انتقاد می‌کرد و معتقد بود که راه پیشرفت و ترقی ملت‌های شرقی، متفاوت از راهی است که غرب پیموده‌است. البته استفاده آگاهانه از تجربیات مدرنیته در غرب، مورد پذیرش شریعتی قرار داشت.

     

    منبع : و ی ک ی پ د ی ا فارسی

    بهروز وثوقی

    سلام دوستان... در این پست میخوام زندگینامه یکی از  بازیگران قدیمی ایرانی که شما  ایشون رو در فیلمهای ایران قدیم دیدید بنویسم این بازیگر بهروز وثوقی هست .. . . .

     

    بهروز وثوقی با نام واقعی خلیل وثوقی (زادهٔ ۱۳۱۶ (۱۹۳۷) در شهر خوی)[۱] ، هنرپیشهٔ نامور ایرانی‌است.

     

    پرونده:Qeysar screenshot.jpg

     

    زندگینامه

    وی برادر چنگیز و شهراد وثوقی است که هر دو در ایران به کار هنرپیشگی مشغولند. تحصیلات وی در حد دیپلم می‌باشد و همسر سابق گوگوش می‌باشد

    اولین فیلم سینمائی اش فیلم «صد کیلوداماد» (۱۳۴۱ به کارگردانی عباس شباویز) می‌باشد و فیلمی که درسال ۱۳۴۸بهروز درآن بازی کرد وهرگز به نمایش عمومی درنیامد (هوکانی.به کارگردانی سیاوش یاسمی)اول بوده‌است، از مشهورترین نقش‌های بهروز وثوقی نقش قیصر در فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۸ بود. جوان اول آن سالهای سینمای ایران در بسیاری از فیلمهای فارسی به هنرنمایی پرداخته‌است که از جمله فیلمهای بهروز وثوقی می‌توان به بازی هنرمندانه او در فیلم (سوته دلان) که از دسته فیلمهای هنری و ماندگار در تاریخ سینمای ایران نیز هستند اشاره کرد ضمن اینکه اثار دیگری چون (کندو، داش اکل، همسفر، ممل آمریکایی، ماه عسل، دشنه، طوقی و گوزنها و بسیاری دیگر) جزو اثار به جا مانده از وی است.


    بهروز وثوقی پس از آن به آمریکا رفت تا در فیلم «گربه در قفس» ساخته بهمن زرین دست بازی کند که اقامت او با انقلاب اسلامی مصادف شد. یکی از اتفاقات مهم در حضور هنری وثوقی در سالهای اخیر جایزه‌ای است که داوران جشنواره لس آنجلس در سال ۱۹۷۹ به عباس کیارستمی اهدا کردند و او نیز تقدیم وثوقی کرد.

     

    پرونده:Googoosh+Behruz Vosughi on magazine.JPG

     

    فیلم‌شناسی

    دهه ۴۰

    • صد کیلو داماد (۱۳۴۰خ / ۱۹۶۲م)
    • گل گمشده (۱۳۴۱خ / ۱۹۶۲م)
    • فرشته‌ای در خانه من (۱۳۴۲خ / ۱۹۶۳م)
    • دختر ولگرد (۱۳۴۳خ / ۱۹۶۴م)
    • لذت گناه (۱۳۴۳خ / ۱۹۶۴م)
    • دزد بانک (۱۳۴۴خ / ۱۹۶۵م)
    • عروس دریا (۱۳۴۴خ / ۱۹۶۵م)
    • امروز و فردا (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م)
    • بیست سال انتظار (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م)
    • خداحافظ تهران (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م)
    • هاشم خان (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م)
     
    • ایمان (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م)
    • دالاهو (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م)
    • زنی به نام شراب (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م)
    • وسوسه شیطان (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م)
    • بر آسمان نوشته (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • بیگانه بیا (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • تنگه اژدها (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • دشت سرخ (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • گرداب گناه (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • من هم گریه کردم (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • هنگامه (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
    • دزدسیاهپوش (۱۳۴۸خ / ۱۹۶۹م)
    • دنیای آبی (۱۳۴۸خ / ۱۹۶۹م)
    • قیصر (۱۳۴۸خ / ۱۹۶۹م)
    • پنجره (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م)
    • دور دنیا با جیب خالی (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م)
    • رضا موتوری (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م)
    • طوقی (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م)
    • قهرمانان (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م) (The Invincible Six) (مشترکا با ایالات متحده)
    • لیلی و مجنون (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م)

     دهه ۵۰

    • داش اکل (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م)
    • رشید (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م)
    • فرارازتله (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م)
    • یک مرد و یک شهر (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م)
     
    • بلوچ (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م)
    • دشنه (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م)
    • غریبه (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م)
    • گوزن‌ها (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م)
    • تنگسیر (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م)
    • خاک (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م)
    • گرگ بیزار (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م)
    • نفرین (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م)
    • سازش (۱۳۵۳خ / ۱۹۷۴م)
    • ممل آمریکائی (۱۳۵۳خ / ۱۹۷۴م)
    • ذبیح (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۵م)
    • کندو (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۵م)
    • همسفر (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۵م)
    • بت (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م)
    • بت شکن (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م)
    • ماه عسل (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م)
    • ملکوت (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م)
    • سوته دلان (۱۳۵۶خ / ۱۹۷۸م)
    • کاروان‌ها (۱۳۵۶خ / ۱۹۷۸م) (مشترکا با ایالات متحده)
    • نفس بریده (۱۳۵۷خ / ۱۹۷۹م)
    • گربه در قفس (۱۳۵۷خ / ۱۹۷۹م) (در ایالات متحده)
    • دفینه (۱۳۵۹خ / ۱۹۸۱م) (در ایالات متحده)

    دهه ۶۰

    • گروگان (۱۳۶۲خ / ۱۹۸۴م) (در آلمان غربی)
    • چشمهایش (۱۳۶۵خ / ۱۹۸۷م) (در آلمان غربی)
    • تهدید (۱۳۶۹خ / ۱۹۹۱م) (در ایالات متحده)
    • وحشت در بورلی هیلز (۱۳۶۹خ / ۱۹۹۱م)


    • (۱۹۹۱) The Crossing
    • (۲۰۰۵م) Zarin

    جایزه‌ها

    • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جهانی فیلم هند در دهلی در سال ۱۹۷۳ برای بازی در فیلم تنگسیر
    • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ برای بازی در فیلم گوزن‌ها